استاد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) معتقد است سیاست خارجی جمهوری اسلامی باید فعال و کنشگر عمل کند و زمینه شکلگیری هرگونه ائتلاف توسط ترامپ را علیه جمهوری اسلامی از بین ببرد.
به گزارش دانشجویی و فرهنگی به نقل از مشرق؛ دکتر کاووس سید امامی عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) است. او دکترای جامعهشناسی خود را در سال 1991 از دانشگاه اُرگان ایالاتمتحده آمریکا کسب کرد. سید امامی در حوزههای جامعهشناسی سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات آمریکا فعالیت کرده است و از اعضای انجمن ایرانی روابط بینالملل است. او همچنین دارای مقالات و تألیفات متعددی در این زمینهها است.
دکتر سید امامی با اشاره به فرصت طلایی پیشآمده برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی تصریح کرد که برای ترامپ بسیار مشکل است که بتواند ائتلافی را که اوباما در زمینه تحریمها علیه ایران ایجاد کرد، به وجود آورد؛ اما نباید این موضوع را بهعنوان امر بدیهی در نظر گرفت و احتمال آن را نادیده انگاشت؛ بلکه باید از این موضوع نهایت بهرهبرداری را برد. وی با بیان اینکه باید شکاف میان آمریکا و متحدانش را بیشتر کنیم، ادامه داد: نباید شرایطی را برای ائتلافسازی مجدد فراهم کرد. بدترین سیاست این است که خودمان کاری کنیم که اروپاییها را عملاً به سمت آمریکا هل دهیم و عملاً اجازه بدهیم این ائتلاف ایجاد شود.
متن مصاحبه در ادامه قابلمشاهده است.
********
مشرق: آیا سیاست خارجی دولت آمریکا در زمان ریاست جمهوری ترامپ، اساساً متأثر از راهبرد انزوا گرایی خواهد بود؟ آیا این راهبرد بر سیاست خارجی ایالاتمتحده در قبال ایران تأثیرگذار است؟
سید امامی: واقعیت این است که هنوز رئوس اصلی سیاست خارجی آمریکا مشخص نشده است و حدس و گمانهای زیادی در خصوص سمتوسوی این سیاست مطرح میشود. از یکسو صحبتهای پراکنده و گاه متناقض خود ترامپ در زمینه سیاست خارجی وجود دارد و از سوی دیگر چینش خاصی از افراد در مقام تصمیمگیری سیاست خارجی مطرح است. البته عوامل دیگری همچون تأکید قدرت حزبی در ساختار سیاسی آمریکا و افکار عمومی نباید از نظر دور بماند؛ بنابراین از تلاقی مجموعه این عوامل است که رئوس کلی سیاست خارجی، کموبیش آشکار خواهد شد.
موضوعی که باید موردنظر قرار گیرد تأکید بر جهتگیریهایی است که ترامپ در دوران رقابت انتخاباتی در زمینه سیاست خارجی مطرح میکرد. به نظر میرسد روی بخش قابلتوجهی از رأیدهندگان اثرگذار بوده است. در واقع باید ارتباط آنچه ترامپ در زمینه سیاست خارج بهعنوان تبلیغات انتخاباتی مطرح میکرد و نوع تفکر بخشهایی از مردم آمریکا، بررسی بیشتری کرد.
بسیاری از رأیدهندگان به ترامپ از سیاست رهبرانی که چندین دهه تلاش کرده بودند تا یک نظم لیبرالی در سطح جهان ایجاد کنند و در نتیجه آمریکا را بهشدت درگیر عرصههای مختلف سیاسی در جهان و مسائل مختلف کنند، ناراضی بودند و این نارضایتی را در قالب نوعی پیروی از صحبتهای ترامپ نشان دادند. بهعبارتیدیگر، در ترامپ یک نوع بازگشت به درون و جدا کردن آمریکا از مسائل جهان و تمرکز بر حل مشکلات داخلی یافتند؛ یعنی در واقع احساس کردن آن مشارکتی که آمریکا برای ایجاد این نظم داشته، به آمریکا ضرر زده است.
به نظر مردم آمریکا، کل فرآیند جهانیشدن درنهایت آمریکا را منتفع نکرده است. شاید با روی کار آمدن ترامپ، گرایش به سمت جدا کردن آمریکا از درگیریهای جهانی و تمرکز بر مسائل اقتصادی داخلی باشد. درهرصورت بر پایه شعارهای ترامپ میشود گفت که اینچنین ایدهای بین مردم شکلگرفته است که شاید ترامپ بتواند تغییر جدیای را در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند.
مشرق: چه عواملی سبب شده است تا بخش قابلتوجهی از مردم آمریکا سیاستهای انزواگرایانه ترامپ را حمایت کنند؟
سید امامی: هزینههای خیلی زیادی که آمریکا در قبال ایفای نقش رهبری در جهان و حضور در همه صحنههای بینالمللی داشته است، ازجمله عوامل مؤثر در گسترش این روحیه انزواطلبی بین گروههایی از مردم و همینطور سیاستمدارها بوده است. اینگونه افراد بر این باورند که با کاهش نقش و مسئولیت آمریکا درصحنههای مختلف جهانی، میشود از هزینههای جهانی آمریکا کم کرد و این منابع را به بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا و کمک به آن بخش از جمعیت این کشور که احساس میکردند که در طی سالهای اخیر در اوضاع و احوالی که در اثر جهانیشدن پیدا شده بود، ضرر کردهاند. به عبارتی مسئولان دولتی باید به طریقی منافع را برای ایجاد اشتغال و فعالتر کردن اقتصاد بازگردانند.
شعارهایی که از آنها رنگ و بوی انزواطلبی و بهنوعی سیاستهای جکسونی میآمد سبب شد که برخی از تحلیلگران داخلی ما نیز خیلی بر این موضوع مانور دهند و در واقع این شعارهای ترامپ را که بسیاری از آنها معطوف به کاستن از هزینههای مداخله در امور کشورهای دیگر و تمرکز بر مسائل اقتصادی آمریکا بود، به فال نیک بگیرند و آن را اینطور تفسیر کنند که در دوران ترامپ احتمالاً جمهوری اسلامی ایران وضعیت بهتری را خواهد داشت و کمتر تحتفشار آمریکا خواهد بود. به عبارتی آزادی عمل ایران در پیشبرد اهداف استراتژیک در منطقه در مقایسه با دوران اوباما و اصولاً دموکراتها، خیلی بیشتر خواهد شد.
یکی دیگر از عواملی که به این باور کمک میکرد یک برداشت درستی بود که برخلاف دولت اوباما که یکی از پایههای سیاست خارجیاش، یک نگاه چند جانبهگرایانه بود، به نظر میرسد که ترامپ به دنبال پیاده کردن سیاست دیگری، حداقل در سیاستهای اعلامیاش، است. البته اینکه چقدر به منصه ظهور برسد مطلع نیستیم. درهرصورت به نقش متحدان و ائتلافسازی خیلی اهمیت نمیدهد و صرفاً بر پایه آن چیزی که منافع آمریکا را در لحظه تشخیص میدهد، میخواهد عمل کند. این موضوع بهطور کاملاً طبیعی ناتوانی در ائتلافسازی و نگاه یکجانبه به مسائل جهانی برای جمهوری اسلامی میتواند تبدیل به یک فرصت شود و امکان آسیب زدن به منافع جمهوری اسلامی را از سوی آمریکا کاهش دهد.
مشرق: جمهوری اسلامی ایران در قبال جهتگیری که بهتدریج در سیاست خارجی ایالاتمتحده در حال شکلگیری است، چه باید بکند؟
باید به این نکته توجه داشت که قرار نیست استراتژی آمریکا، در یکشب طراحی شود و یا از قبل طراحیشده باشد؛ به عبارتی لزومی ندارد آنهایی که امید به رئیسجمهوری داشتند (تیم ترامپ) از قبل استراتژی خود را شکل داده باشد. میتوانیم اینگونه بگوییم که این استراتژی در حال تدوین است؛ بنابراین ما هم میتوانیم در شکلگیری آن نقش داشته باشیم. پس نباید چنین برداشت کرد که ما در مقابل عمل انجامشده قرار داریم.
اول از هر چیز، برای اینکه شرایط خودمان را تعریف کنیم، نباید به این جمعبندی برسیم که آمریکای ترامپ هیچوقت حاضر نخواهد شد که یک جنگ محدود و یا تمامعیار را علیه ایران آغاز کند. باید همیشه این را محتمل دانست که گزینه نظامی میتواند بهطورجدی در دستور کار قرار گیرد. اگر به قطعنامهای در 115 اجلاس کنگره آمریکا نگاه کنیم، بهخصوص اینکه این قطعنامه خطرناک حتی در زمان اوباما و با توجه اکثریت جمهوریخواه کنگره به تصویب رسید، میبینیم که طی آن اختیارات جنگی کاملاً نامحدودی به رئیسجمهور داده شده است و اسم ایران هم در آن قید شده است؛ بنابراین نباید احتمال جنگ را صفر دانست.
به هر صورت یکی از راههای اصلی جلوگیری از خطر آمریکا، بهخصوص در حوزه سیاست خارجی ما، تقویت بنیه دفاعی کشور است. تردیدی نباید داشته باشیم که ما باید سعی کنیم هزینه هر نوع حمله به ایران را افزایش دهیم.
با توجه به خطرات احتمالی تیم سیاست خارجی ترامپ و این نکته که رویکرد اکثر آنها نسبت به ایران، اصلاً خوب نیست و روحیه بهاصطلاح دست به ماشه دارند، بههیچوجه نباید خود را جلوی تیغ آمریکا ببریم. فراموش نکنیم که در بین تمام دشمنان احتمالی خارجی که ترامپ و اطرافیانش میتوانند علم کنند، از همه مستعدتر ایران است. به عبارتی چین، روسیه، مکزیک و کره شمالی این ظرفیت را ندارند؛ بنابراین نباید خودمان را به دشمن خارجی درجه اول آمریکا تبدیل کنیم.
مشرق: موضوعی که این روزها مطرح میشود؛ میزان اعتماد به روسیه است. آیا اصولاً میتواند بر اساس منافع مشترک با روسیه وارد همکاری شد؟
سید امامی: اکثر سیاستمداران قدیم و جدید ایران و حتی در زمانی که روابط خیلی حسنهای با روسیه داریم، نسبت به روسیه بیاعتمادند؛ چراکه روسها در گذشته نشان دادند که بهموقع ما را وجهالمصالحه قرار میدهند و فریب میدهند. حتی اگر این موضوع را هم بپذیریم این به معنای این نیست که نباید با روسها همکاری داشته باشیم.
به نظر میرسد که ترامپ با پوتین روابط شخصی خوبی دارند و ما باید از این فرصت استفاده کنیم. به عبارتی باید کنش گر باشیم و نباید با بدبینی بگوییم نمیشود به روسها اعتماد کرد. ما که اعتماد صد در صد نخواهیم کرد ولی با روسها باید همکاری کرد و سعی کرد از طریق آنها درصحنههایی مانند سوریه، روح واقعیت بینی را در تیم سیاست خارجی ترامپ تقویت کنیم.
مشرق: آیا دولت ترامپ این توانایی را دارد تا در مقابل ایران دست به ائتلافسازی بزند؟
سید امامی: ما میدانیم که فرصت طلایی پیشآمده است؛ چراکه برای ترامپ بسیار مشکل است که بتواند ائتلافی را که اوباما در زمینه تحریمها علیه ایران ایجاد کرد، به وجود آورد؛ اما نباید این موضوع را بهعنوان امر بدیهی در نظر گرفت و احتمال آن را نادیده انگاشت؛ بلکه باید از این موضوع نهایت بهرهبرداری را برد. به عبارتی باید شکاف میان آمریکا و متحدانش را بیشتر کنیم. این امر بهویژه در خصوص متحدان اروپایی است. لذا نباید شرایطی را برای ائتلافسازی مجدد فراهم کرد. بدترین سیاست این است که خودمان کاری کنیم که اروپاییها را عملاً به سمت آمریکا هل دهیم و عملاً اجازه بدهیم این ائتلاف ایجاد شود.
مشرق: به عبارتی میتوان گفت که استفاده از این فرصت، سیاست خارجی فعال و کنش گری را میطلبد. این کنشگری در چه ابعادی باید محقق شود؟
سید امامی: با توجه به روحیه ناسیونالیسم پوپولیستی که در آمریکا است و بهعنوان یک موج جلو آمده است و در گذشته نیز سابقه دارد، بههیچوجه نباید احساسات مردم آمریکا را علیه خودمان تحریک کنیم. کارهای نمایشی که دولت آمریکا را هدف و بهنوعی مردمش را هدف قرار میدهد و احساسات را تحریک میکند، نباید انجام شود. این مسائل فقط میتواند یک دستاورد سیاست داخلی داشته باشد و این دستاورد آنقدر ارزش ندارد که افکار عمومی آمریکا را تحریک شود. در دیپلماسی عمومی باید سعی شود شکاف میان دولت و مردم آمریکا را گسترش دهیم.
ایران نباید اجازه دهد عربستان و شورای همکاری خلیجفارس بتوانند در دستور کار دولت جدید آمریکا را بهعنوان دشمن اصلی قلمداد کنند. بهویژه باید تلاش کرد تا جلوی همکاری رژیم صهیونیستی و عربستان را گرفت و میان آنها شکاف ایجاد کرد. اگر در قبال عربستان وارد گفتوگو بر اساس منافع شویم، آنها سر عقل خواهند آمد؛ بهویژه اینکه متحدان عربستان سعودی یعنی امارات متحده عربی مجبور خواهند شد فشارهای خود را افزایش دهند. از طرفی ما با امارات مناسبات خیلی مهمی داریم و برای امارات بسیار مهم است که رابطهاش را با ایران حفظ شود. باید از در گفتوگو وارد شد و سعی کرد جلوی ائتلاف غیرعلنی، البته در جاهایی علنی شده، بین اسرائیل و عربستان را بگیریم و اجازه ندهیم این کشورها ایران را بهصورت متحد، تحت انزوا قرار دهند.