شاگردهای روزهای خاطرهانگیز دهه ۶۰ و ۷۰ – دههای که فضای مجازیای وجود نداشت و همه چیز طعم و مزه حقیقی و واقعی بودن میداد - آمده بودند تا عاشقانههای خودشان را در اردیبهشت عاشقپیشه برای معلمشان به نظم در بیاورند. معلمی که سالهای زیادی، شب و روزش به نامش سند خورده بود.
به گزارش دانشجویی و فرهنگی به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در آخرین روزهای هفته معلم و در اواسط اردیبهشت همیشه بهشت، درست در آن لحظاتی که آفتاب و آسمان تهران سرمستوار شوخیشان گرفته بود و سر به سر هم میگذاشتند، جمعی از شاگردان سالهای نه چندان دور یکی از معلمهای برجسته قرائت قرآن کشور به همت خبرگزاری قرآن جلسهای را ترتیب داده بودند تا ظهر دلنشینی برای این استاد خستگیناپذیر رقم بزنند.
شاگردهای روزهای خاطره انگیز دهه ۶۰ و ۷۰ – دههای که فضای مجازیای وجود نداشت و همه چیز طعم و مزه حقیقی و واقعی بودن میداد - آمده بودند تا عاشقانههای خودشان را در اردیبهشت عاشقپیشه برای معلمشان به نظم دربیاورند. معلمی که سالهای زیادی، شب و روزش به نامش سند خورده بود. صوت و لحن و سیمای استاد هنوز هم بعد از سالها و در حالی که همه شاگردهای دیروز استادی با نام و نشان هستند، یادآور خاطرات خوش جلسات بود و نوازشهای گاه و بیگاه استاد. شاگردهای استاد نشسته بودند تا هر آنچه در طول سالیان و در محضرش آموخته بودند را عرضه دارند. هر کدامشان به دنبال تصویری جذابتر و جالبتر از دیگری برای عرضه به استاد بودند.
شاگردهای دیروز که برخیشان حالا مو سفید کرده عرصه فعالیتهای قرآنی شدهاند، آمده بودند تا تصاویر زیبایی برای استاد خود با زبانشان ترسیم کنند و به کلمات جانی دوباره دهند برای وصف استاد؛ تصاویر زیبایی که در طول جلسه بارها و بارها شاهد ثبت آنها بودیم.
تصاویر زیبایی که هر کدام در زیبایی از دیگری چیزی کم نداشتند، شاید خم شدن «رحیم خاکی» برای بوسیدن دست استاد در آخر جلسه و ممانعت استاد و پیروز شدنش در این جنگ نابرابر زیباترین تصویر کل جلسه بود.
یا شاید هم برق نگاه «امین پویا» آنجا که داشت خاطرات جلسات استاد را مرور میکرد زیباتر بود، شاید هم خندههای «صالح اطهریفرد» آنجا که داشت از نیمه شبهای تاریک تهران بعد از جلسات استاد حنیفی و ترسی که به سراغش میآمد، میگفت. شادمانی «محمد کاکاوند» از هدیه ۵۰۰ تومانی استاد حنیفی که هیچ قابی یارای ایستادن در برابر تصویرش را نداشت هم زیبا بود. فقط خدا میداند او چند شب سرمست از آن همه پول که کمتر نوجوانی تا آن زمان یکجا به دستش رسیده بود، تا خود صبح بیدار ماند.
عذرخواهیهای «داوود جعفری» از استاد که شاگردهایش نتوانستهاند سالی یک بار، به جلسهاش بروند، که شیوه جلسهداری این روزها مانند جلسهداری استاد نیست و ... هم زیبا بود، لحنش، پر از «بغض» بود، پر از «حسرت»، پر از «ببخشید» و پر از «ای کاش میشد به آن روزها برگشت» بود. به دل نشست حرفهایش.
حبیب مهکام، استاد پیشکسوت که اجرای ظهرهای دلنشین ایکنا به نامش سند خورده است و همیشه چند دیوان شعر و چندین روایت و آیات متعددی را دم دست حافظهاش دارد تا در موقع لزوم رو کند هم تصاویر زیبایی با آیات و احادیث و شعرهای خود رقم زد. آنجا که گفت: «تو چه کردی که به قلب همگان جا داری/ آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری» هم زیبا بود.
ظهر دلنشین استاد علیاکبر حنیفی، با تلاوت محمد کاکاوند، جوانترین شاگرد حنیفی در این جلسه، آغاز شد و بعد از آن هم «عزتالله خلیل قیداری» به بیان برخی ویژگیهای این پیشکسوت قرآنی پرداخت.
وی در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به اینکه علمای منابع انسانی شایستگی را در چهار مؤلفه دانش، تجربه، مهارت و ویژگیهای شخصیتی خاصه میکنند، گفت: استاد حنیفی تمام این چهار ویژگی را در خود جمع کرده است، در بحث دانش حرف اول را در صوت و لحن میزند، به لحاظ تجربه نیز شاهد تجربیات بسیار زیاد ایشان در زمینههای مختلف هستیم.
وی با اشاره به اینکه ایشان جزء مدیران ارشد کشور بودهاند، افزود: از سوی دیگر آئیننامههایی که وی تدوین کرده است به دهه ۶۰ برمیگردد، به عنوان مثال ایشان آئیننامه اذان را در تاریخ شهریورماه ۶۹ نوشت که به تصویب هیئت داوران نیز رسید. تجربههای اجرایی مسابقات را نیز داشت که برگزاری مسابقات قرآن «مطلع الفجر» از جمله آنها بود و از سرتاسر کشور در آن مسابقات شرکتکنندگانی حضور داشتند. مهارت نیز در وجود ایشان در اعلا وجود داشته و دارد. چیزی که باید از ایشان الگو بگیریم این است که کارهای ایشان برای رضای خدا بوده و هست.
در ادامه نوبت به «محمد کاکاوند»، جوانترین شاگرد استاد حنیفی که در این جلسه حاضر شده بود رسید، وی که تلاوت ابتدایی جلسه را انجام داده و مورد تشویق استاد حنیفی و دیگر اساتید حاضر در جلسه قرار گرفته بود، حتی روزی که برای اولین بار وارد جلسه استاد شده بود را نیز به یاد داشت تا نشان دهد با گذشت سالها و حوادثی که در بستر زمان به وجود می آید، اسیر انجماد زمان نشده و لحظه لحظه جلسات استاد را همچون کودکی که برای خواندن انشا فراخوانده می شود، از بر بود.
کاکاوند با اشاره به اینکه از تیرماه سال ۱۳۷۴ در جلسات استاد حنیفی حضور دارم و افتخار به شاگردی ایشان دارم، به بیان برخی ویژگیهای بارز وی پرداخت و گفت: برخی از اساتید و معلمان هستند که صرفاً مطالب را تدریس میکنند، اما در زمینه هنری و اخلاقی الگوساز نیستند. استاد حنیفی از جمله اساتیدی است که هر دو این جنبه را با خود همراه دارد، اگر این دو زمینه، وجود داشته باشد اصلاح فکر قرآنآموز اتفاق خواهد افتاد.
وی با اشاره به اینکه همه ما اول از طریق اخلاق جذب یک استاد میشویم، افزود: اخلاق خوب باعث جذب شاگرد میشود و من این مسئله را بارها از استاد حنیفی دیدهام. سال ۱۳۷۵ بود که سوره مبارکه «حشر» استاد منشاوی را تقلید میکردم، در مجلسی که تنها من، پدر و استاد حنیفی حضور داشتند، این سوره را تلاوت کردم به یاد دارم که استاد جلو پای من بلند شد و بعد هم ۵۰۰ تومان به من جایزه داد که مبلغ بسیار زیادی بود، در آن سال مبلغ پولی که در طی یک هفته از پدرم دریافت میکردم، ۱۵ تومان بود. آن ۵۰۰ تومان دنیای من را تغییر داد. تا مدتها آن پول را خرج نمیکردم.
وی در ادامه صحبتهای خود به بیان ویژگیهای یک معلم خوب پرداخت و اظهار کرد: هر معلمی باید چهار ویژگی داشته باشد. مورد اول مشروعیت است که شامل تخصص و آگاهی و تسلط کامل به مطلب است، این موضوع منجر به تولید علم و نوآوری میشود، تولید علم استاد حنیفی زبانزد همه است. ایشان در مسائل مختلف و تعریفهایی که از مسائل تخصصی دارند بارز و ویژه هستند.
این قاری ممتاز کشورمان تصریح کرد: دومین مورد، مقبولیت است، یعنی از نظر داشتن تجربه و توجه به خواست مخاطبین، در این مورد نیز شاهدی بودیم که استاد حنیفی به همه سلائق در جلسه توجه میکند، این موفقیت بزرگی برای یک معلم است. وظیفه معلم این است که علاوه بر ایجاد انس، مسائل تربیتی و اخلاقی را به فکر افراد تزریق کند. این موضوع در جلسه استاد حنیفی به عینه دیده میشود. سومین ویژگی یک معلم مسئله مدیریت است که شامل تعهد نسبت به مطلبی که تدریس میشود، است. زمانی که من کنکور داشتم یک ماه نتوانستم در جلسه استاد حضور داشته باشم، اولین باری که حضور نیافتم ایشان بعد از پایان جلسه با من تماس گرفتند و علت غیبت را جویا شدند، این تعهد در کمتر استادی به چشم میخورد.
کاکاوند در پایان با اشاره به اینکه چهارمین ویژگی یک معلم خوب، محبوبیت است، به آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»، گفت: عمل صالح، رفتار خوب و اخلاق پسندیده و اسلامی باعث محبوبیت میشود. توجه به فهم و درک مخاطب یکی از ویژگیهای بارز استاد حنیفی است که باید به آن اشاره شود.
یادگیری استاد پیشکسوت از استاد حنیفی
در ادامه نیز حبیب مهکام، پیشکسوت قرآنی کشورمان با اشاره به این شعر که «درس معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را»، گفت: من در کلاس قرآن استاد حنیفی حضور نداشتهام اما ایشان را معلم خودم میدانم، چرا که چندین سال است که همراه ایشان در مسابقات داوری میکنم، که بالغ بر ۲۰ دوره است، استاد در مسابقات برای شرکتکنندگان صوت و لحن و مهندسی تلاوت را ترسیم میکنند، که من همیشه یادداشت کردهام و بارها مقایسه کردهام که هیچ تکراری در آن نبوده است. از این روی من نیز استاد حنیفی را معلم خود میدانم.
ترسهای نیمه شب بعد از جلسات استاد
در بخش دیگری از این جلسه نوبت به «صالح اطهریفرد»، قاری بینالمللی کشور و یکی دیگر از شاگردان استاد حنیفی رسید. وی در صحبتهای خود بیشتر بر جنبه استاد حنیفی تأکید کرد و گفت: شجاعت یکی از ویژگیهای بارز استاد حنیفی است. استقبال از کارهای بزرگ و نوآور در رابطه با قرآن یکی از مصادیق شجاعت ایشان است. تحقیقاتی که ایشان در زمینه یکنواخت نشدن برنامههای قرآنی داشته و دارند دال بر این شجاعت است. عنوان کردن این مطالب در جایی که قبلاً سابقه نداشته است آن هم در جمع اساتیدی که اهل فن هستند شجاعت میخواهد.
اطهریفرد با تأکید بر اینکه استاد حنیفی اولین استاد بنامی بودند که جلسات قرآن را در شهر کرج بنا نهادند، افزود: در اواخر دهه ۶۰ یعنی سالهای ۶۷ به بعد که در محضر استاد بودهام، به عنوان اولین استاد به نام کشور در شهر کرج جلساتی را بنا نهادند که البته من به دلیل شغل پدرم نتوانستم در همه جلسات حضور یابم. بزرگترین غصه من این بود که وقتی از کرج عازم شهر دیگر میشویم نتوانم در جلسات حضور یابم. از سال ۶۶ که تلاوت قرآن را آغاز کردم، خارج از اساتید محلی، اولین استادی که داشتهام، استاد حنیفی بودند.
این قاری بینالمللی با تأکید بر اینکه حسن خلق استاد حنیفی بر هیچ کس پوشیده نیست، گفت: حداقل همتای آن چیزی که در زمینه صوت و لحن از استاد آموختهام، نکات اخلاقی و تربیتی نیز یاد گرفتهام و امیدوارم بتوانم همین نکات را به شاگردان در جلسه آموزش دهم. همه افرادی که حالا دیگر بومی کرج شدهاند به نوعی شاگرد استاد حنیفی هستند، این شاگرد بودن یا به صورت مستقیم اتفاق افتاده است و یا به واسطه شاگردان استاد، است. در این زمینه همه قرآنیهای شهر کرج اتفاق نظر دارند.
وی تواضع را یکی دیگر از وجوه شخصیتی استاد حنیفی عنوان و اظهار کرد: اگر بخواهیم سه نفر از اساتید متواضع و فروتن کشور را نام ببریم قطعاً نظر اکثر دوستان این است که یکی از این سه نفر استاد حنیفی است. حوصله و سعه صدر استاد حنیفی نیز در نوع خود زبانزد است. استاد از زمان فارغ بوده و گاهی یک نفر تا یک ساعت وقت ایشان را میگرفت، گاهی میشد افرادی که از ما نیز مبتدیتر بودند - با اینکه اکثر اساتید انگیزهای برای گفتن مطالب به افراد مبتدی ندارند - اما استاد بیشترین زمان را با آن دوستان کار میکردند.
اطهریفرد در پایان با اشاره به اینکه آن زمانی که در جلسات استاد حضور مییافته، نیمههای شب به خانه میرسیده است، گفت: گاهی وقتها بازگشت به خانه در نیمههای شب اتفاق میافتاد و با توجه به سن کمی که داشتم بارها نگران خطرات و اتفاقاتی که ممکن بود در شب به ایجاد شود بودم.
در ادامه این ظهر دلنشین که با صحبتهای شاگردان استاد حنیفی دلنشینترین ظهر اردیبهشتماه شده بود، امین پویا، قاری بینالمللی کشور به بیان خاطراتی از استاد سالهای گذشته خود پرداخت.
ذوق زده شدن از صدا و سیما منحصر به فرد استاد
وی که به راحتی شوق و ذوق اولین حضور در جلسه استاد حنیفی در صدایش پیدا بود، گفت: حدود سال ۷۲ در جلسه «ناصر میردامادی» حضور داشتم، در یکی از جلسات ایشان به من گفتند که برای یادگیری بیشتر باید به جلسه دیگری بروم تا فرصت استفاده از علم تلاوت را بهتر داشته باشم. در آن سال به اتفاق استاد میردامادی به جلسه آموزش قرآن استاد حنیفی وارد شدم.
پویا با اشاره به اینکه یک استاد خوب قبل از اینکه وارد بحث فنی شود و شاگرد را متوجه کند که از لحاظ فنی بارز است، باید از نظر شخصیتی به گونهای باشد که شاگرد را قبل از ورود به مسائل فنی جذب کند، گفت: در اولین جلساتی که حضور یافتم به هیچ وجه قادر به درک مطالب استاد حنیفی نبودم، با اینکه جلسات زیادی رفته بودم اما صحبتهای استاد برای من تازگی داشت و برایم جدید بود. چیزی که بیشتر از همه برای من جالب بود صدا و سیمای منحصربه فرد استاد بود. بنابراین در همان جلسات اول مجذوب شخصیت استاد شدم و احساس آرامش بسیار ز یادی داشتم. آن زمان همه اساتید از تشویق و ... برای قرآنآموزان استفاده نمیکردند و در برخی جلسات شاهد تندی اساتید نیز بودیم اما استاد حنیفی بسیار آرام بودند و این آرامش در جلسات نمود بسیار زیادی داشت. شاگردان در جلسه استاد حنیفی بسیار آرامش داشتند و میدانستند از طرف استاد توبیخ و یا تحقیر نخواهند شد و مطلبی نخواهند گفت که جلو بقیه تخریب شوند.
این قاری بینالمللی کشور در پایان با تأکید بر اینکه همیشه این حسرت را خورده است که چرا اکثر جلسات موفق در مساجد برگزار نمیشود، گفت: باید خانه خدا مرکز جلسات قرآن باشد. الان ایرادی که به مساجد وارد است این است که آنگونه که باید به جلسات بها داده شود، بهایی داده نمیشود. امیدوارم به گونهای شود که فقط وقت آزاد مساجد را به جلسات قرآنی ندهند بلکه وقت مفید مساجد را به قرآن اختصاص دهند. امیدوارم جامعه قرآنی قدر چنین گنجهایی را بیش از پیش بداند.
وجه پژوهشی بالاتر از وجه قرائت
امیر بخشی، از دیگر شاگردان استاد حنیفی بود که در این جلسه به بیان خصائل و ویژگیهای استاد پرداخت، وی در صحبتهای خود با اشاره به اینکه اگر مطالب بیان شده در چنین جلساتی، گردآوری شود باعث ایجاد سبک تدریس قرآن خواهد شد، گفت: به یاد داریم که جلسات قرآن همراه با اساتید سالمندی که اخلاق بستهای هم داشتند برگزار میشد، اما اساتیدی همچون استاد حنیفی و استاد سلیمی جلساتشان مرکز مهر و مهرورزی بوده و هست و همه از حضور در آن لذت میبردند.
این شاگرد استاد حنیفی با تأکید بر اینکه در جلسات استاد تفهیم در تدریس بسیار بالا بود، افزود: در عین اینکه تدریس عاشقانه و دلسوزانه بود اما اگر مطلب تفهیم نمیشد، از آن نمیگذشتند. بسیاری از اساتید این موضوع برایشان مهم نیست و یک یا دو بار مطلب را میگویند اگر شاگردان متوجه شدند که شدند اگر نه از آن می گذرند، اما در جلسه استاد حنیفی این گذشت وجود نداشته و ندارد مگر تا زمانی که تفهیم صورت بگیرد.
بخشی با اشاره به اینکه این خصلت نیک را باید یاد گرفته و در جلسات خود اجرا کنیم، اظهار کرد: یکی از ویژگیهای استاد تأثیر ایشان در مجموعههای کاری کشور است، در مجموعه وزارت دفاع، وزارت نفت و ... نیز شناخته شده هستند و این نیست که تنها قرآنیها ایشان را بشناسند. در بین همه دستگاهها به عنوان یک استاد صاحب نام و صاحب سبک شناخته شده هستند.
وی همچنین در صحبتهای خود به وجه بالای شخصیت پژوهشی و علمی استاد حنیفی اشاره و بیان کرد: شخصیت علمی و پژوهشی ایشان در علوم قرآنی بر شخصیت قرائت ایشان سبقت دارد، در مسائل صوت و لحن مسائلی را که کار کرده و مستند کردهاند شاید بیبدیل باشد. این قبیل پژوهشها در کشور نه مسبوق به سابقه است و نه نظیر آن را شاهد بودهایم. استاد حنیفی تنها برای شاگردان در کلاس حضور ندارند، بلکه در زندگی آنها نیز حضور دارند، آرامش ایشان، اخلاق ایشان و سایر خلقیات ایشان در بین شاگردان نیز حضور دارد. اگر احسان و خلق واقعی اسلامی وجود داشته باشد، همه جا میتوان کلاس قرآن دایر کرد.
در ادامه نیز حبیب مهکام که با اشاره به حکمت ۳۷۸ نهجالبلاغه، گفت: در این حکمت آمده است که تعریف از یک انسان باید در حدی باشد که واقعاً هست، بیان حقیقت غلو نیست و باید گفته شود، خدا در چنین شرایطی از ما راضی خواهد بود، آیه ۱۰ سوره واقعه را که مطالعه کنید متوجه خواهید شد استاد حنیفی مصداقی از این آیه است.
تهیه سرفصلهای معلم نمونه قرآن
در بخش دیگری از این مراسم محمدرضا برقهای، یکی دیگر از شاگردهای استاد حنیفی در سالهای گذشته در صحبتهای کوتاهی با اشاره به اینکه تنها چیزی که میتواند یک استاد را خوشحال کند پیروی از سیره و منش او خواهد بود، گفت: اگر هر کدام از ما دو نکته از مجموع نکاتی که در این جلسه گفته شد را پیاده کنیم، باعث ترویج راه استاد خواهیم بود. حتی اگر بشود این موارد تجمیع بشود و به صورت یک سرفصل خصلتهای معلم قرآن نمونه را از آن استخراج کرد، بسیار خوب خواهد شد.
راهاندازی علم نغمهشناسی در شرایط سخت فرهنگی
جعفر قدیانی، قدیمیترین شاگرد استاد که در این جلسه حضور یافته بود، یکی دیگر از افرادی که بود که به بیان ویژگیهای استاد حنیفی پرداخت. وی در صحبتهای خود با تأکید بر اینکه از سال ۱۳۵۹ در محضر استاد برای یادگیری قرآن حضور یافته است، گفت: استاد در بحث خلاقیت در توسعه علوم قرآنی بسیار زبانزد بوده و هستند، بسیاری از مطالب ریز که خیلیها به سادگی از کنار آن عبور میکنند را در مییابند و به دنبال توسعه همان نکات ریز بر میآیند.
وی افزود: استاد قبل از اینکه به بحث صوت و لحن شهرت داشته باشند، در بحث تجوید برجسته بوده و هستند. بحث صوت و لحن از سالهای ۶۳ به این طرف بود که در جلسات مطرح شد که در شرایط بسیار سختی آموزش داده میشد، برخی به لحاظ فرهنگی آموزش صوت و لحن را مذموم میدانستند. در سال ۶۸ جلسات نغمه شناسی قرآنی را در دانشگاه تهران با حضور استاد برگزار کردیم که با استقبال بسیار گسترده دانشجویان مواجه شد و هفت نوار معروف توسط کمیته فرهنگی دانشکده پزشکی تکثیر شد از آنجا بود که علم نغمه شناسی شروع شد و تا به امروز گسترده شده است.
قدیانی با تأکید بر اینکه استاد حنیفی نمونه بارز فرهنگ آموزشی، تربیتی، اسلامی و ایرانی هستند، گفت: اینکه میگوییم دانشگاهها را اسلامی کنیم و به سبک خودمان آموزش دهیم، اما در عمل چیزی دیده نمیشود ناشی از این است که اساتید نمونه فرهنگ اسلامی ایرانی نیستند، ارتباطی که بین شاگرد و استاد در جلسات قرآنی وجود دارد در دانشگاه وجود ندارد. دردی که الان حس میشود که دانشگاه و آموزش از اصل خود جدا شده است همین است و لذا ما قدردان ایشان بوده و هستیم.
مهدی عباسی، از حافظان بینالمللی کل قرآن نیز که سالها افتخار شاگردی استاد حنیفی را داشته است از دیگر افراد حاضر در این جلسه بود. وی در صحبتهای خود علاوه بر وجوه شخصیتی و اخلاقی استاد وجه دیگری از ایشان را کمتر شناخته شده است معرفی کرد.
عباسی گفت: حدود ۱۳ سال داشتم که به همراه پدر به جلسه استاد رفتیم، بسیاری از خصوصیات اخلاقی استاد را سرلوحه کار خودم قرار دادهام و در جلسه داری ایشان تلاش کردهام تا سعه صدری که دوستان اشاره کردند را از استاد وام گرفته و در جلسات مورد استفاده قرار دهم. سعه صدر استاد به حدی زیاد بود که زمانی که استاد برای یک شاگرد مبتدی ساعتها وقت میگذاشت، حرص دیگر شاگردها را نیز در میآورد. این نشان میداد که هدف استاد چیز دیگری است.
این حافظ کل قرآن خاطرنشان کرد: استاد حنیفی در جلسات خود هرچیزی را که داشتند ارائه میکردند و تمام داشتهها را در اختیار شاگردان قرار میدادند، حتی به یاد دارم که در یک برهه داوری صوت و لحن را نیز به ما آموزش میدادند، یک دوره ایشان فرمهای داوری را به جلسه آورده بودند و در اختیار ما قرار داد، بعد به یکی از شاگردان میگفت تا تلاوت کند و هر کدام از ما نمره میدادیم و با نمراتی که خود استاد داده بودند تطبیق میدادند. جدای از اینکه در زمینه قرائت مباحث صوت و لحن را آموزش میدادند با من در زمینه حفظ نیز کار میکردند که در کیفیت حفظ بنده بسیار تأثیر داشت.
عباسی در پایان به روحیات ورزشکاری استاد که ناشی از ورزشکار و قهرمان بودن ایشان بوده است اشاره و اظهار کرد: ویژگی آخر جدای از ویژگیهای اخلاقی و قرآنی ایشان، مرام پهلوانی که به واسطه ورزشکار بودن ایشان داشتند، بود. همین موضوع باعث جذب همه میشد، استاد قهرمان پرورش اندام بودند و اندام تنومند و حجم صدای بسیار بالایی داشتند، همه اینها باعث شده بود تا همه جذب ایشان شویم. افتخار میکردم که شاگرد استادی هستیم که علاوه بر اینکه استاد برجسته قرآن هستند، ورزشکار نیز هستند.
عذرخواهی از استاد بابت همه کمکاریها
در ادامه نوبت به داوود جعفری، یکی دیگر از شاگردهای استاد حنیفی رسید، وی که لحن و نحوه صحبتهایش متفاوت از دیگر حاضران در سالن بود، صحبتهای خود را با عذرخواهی از استاد حنیفی آغاز کرد و گفت: ما همه صفات بارز و خوب استاد حنیفی را گفتیم اما همه ما یک عذرخواهی به استاد بدهکار هستیم. عذرخواهی از اینکه استاد هرآنچه داشتند را به ما آموختند اما ما سالی یک بار هم جمع نشدیم به جلسه ایشان برویم.
جعفری عذرخواهی دوم از استاد حنیفی را بابت استفاده نشدن از شیوه جلسه داری ایشان در جلسات امروزی عنوان کرد و خطاب به استاد گفت: شما به گونهای جلسه داری کردید که این روزها جلسه داری نمیشود. جلسه شما شاگرد محور نبود محتوا محور بود. هر کسی میتوانست منطبق بر محتوای جلسه ادب و شاگردی میکرد. امروزه اکثر اساتید ما شاگرد محور شدهاند، شکل جلسهداری تغییر کرده است و این یک ضعف است باید بعد از گذشت ۳۰ سال جلسهداری را بازخوانی کنیم و از نو یاد بگیریم.
وی با اشاره به اینکه یکی از نکاتی که مغفول ماند و به شخصیت فردی استاد برمیگردد اعمال سلیقه نکردن استاد در داوریها هست، بیان کرد: بسیاری از دوستان به درجه استادی و داوری رسیدهاند، کسی از باب داوری استاد حرفی نزد، اما من شاهد چیزهایی بودهام که داوران نسل امروز باید بیاموزند، ما در حوزه داوری در کشور شاهد سلیقه در داوری هستیم، من بارها از داوری استاد حنیفی ضربه خوردم چرا که برای ایشان مهم نبود که من شاگردشان هستم یا خیر، مهم این بود که حق چیست. اکنون اینگونه داوری نمیشود، من بارها دیدهام که به استاد گفتهاند نیم نمره به فلان نفر اضافه کنند تا به فینال بیایند اما استاد قبول نکردهاند، ما اینها را از شما نیاموختیم و شرمنده شما هستیم که تمام خصائص خوب شما را دیدیم و مقداری غافل ماندیم و این شرمندگی بر پیشانی امثال من هست.
وی در پایان خاطرنشان کرد: وقتی کشور استادی مانند شما را به خود میبیند باید یک مرکز آموزش و تربیت برای مربیان شود، ما این مرکز را نداریم و خودمان هم غفلت و کوتاهی میکنیم و از شما بهره نمیگیریم. خصوصاً در سالهای اخیر که خیلی از مسئولین از تجارب شما غفلت میکنند. ما اکنون در بعدی قرار گرفتهایم که «هوچیگری» جای علم، دانش، تجربه و مسلک پهلوانی شما در قرآن را گرفته است. امیدوارم این بستر زمینهای برای معرفی منش اخلاقی شما حتی در ریزترین نکات شود.
انتخابی که مدیون استاد است
آخرین شاگردی که البته خود حالا و بعد از سالها تلمذ در محضر استاد حنیفی به مقام استادی رسیده است، رحیم خاکی بود. وی در صحبتهای خود با اشاره به اینکه استاد حنیفی اولین معلم اصلی من در تلاوت قرآن بودند، گفت: سال ۶۸ زمانی که استاد حنیفی برای دوره آموزشی به مراغه آمده بودند، در خدمت ایشان بودیم و همان سالها با کمک دوستان در «نهاد قرآن مجید مراغه»، در دوره فشردهای ردیفهای صوت و لحن را از محضر استاد آموختم. این ادامه داشت تا سال ۷۰ که به دانشگاه تهران آمدم و در محضر استاد بودم.
وی در ادامه به بیان ویژگیهای استاد حنیفی پرداخت و افزود: یکی از خصلتهای اصلی ایشان این بود که این اعتماد به نفس را به من داد که در محضر ایشان و یا در غیاب ایشان درسها را برای دیگران مرور کنم.
این قاری بینالمللی کشور با تأکید بر اینکه موضوعی را میخواهد بگوید که تا الان هیچ جایی بیان نکرده است، گفت: در سال ۶۸ در برههای به خاطر داشتن توان حداقلی صوتی در حال تغییر مسیر خواندن بودم چرا که استادی نداشتم و سطح معلومات در شهرستان در حد بالایی نبود تا اینکه استاد حنیفی برای آن دوره آموزشی آمدند. حقیقتاً اگر استاد حنیفی نمیآمدند، مشخص نبود که الان در محضر قرآن باشم یا خیر، جذابیت کلاس ایشان باعث شد من در همین مسیر بمانم و از این بابت شاکر هستم.
خاکی با اشاره به اینکه عملاً آنچه در این مجموعه قرآنی میبینید قطعاً ثمرات آن به استاد حنیفی خواهد رسید، بیان کرد: هر جا خدمت کردهام قطعاً استاد حنیفی در آن دخیل بوده و هست. این توفیق را من داشتم که با نظارت و دقت و سخت گیری ایشان به این جایگاه دست یابم. بارها اتفاق افتاد که برای یادگیری یک مقام بارها و بارها تکرار کردم و استاد اشکال گرفتند تا سرانجام به آنچه که میخواهند برسند. آن زمان بحثی با عنوان «بسیط خوانی صبا» داشتیم که در آن سالها که اطلاعات زیادی نبود بسیار سخت بود. دقایق زیادی مجبور بودیم مقام صبا یا مقام بیات بخوانیم یا سوره دهر را در مقام بیات بخوانیم و این برای ما بسیار سخت میگذشت.
وی در پایان عنوان کرد: دقت نظر و اصرار بر درست خواندن باعث شد تا پایههای خواندن ما درست بار بیاید. مطمئن هستم جمع حاضر که تجربه تلمذ در محضر استاد را دارند حتماً این را تأیید خواهند کرد. من در همه سفرهای زیارتی که رفتهام بدون استثناء برای ایشان نماز و دعا خواندهام به عنوان استادی که حق استادی به گردن من داشته و حتی ایکنا نیز جزء باقیات و صالحات ایشان به حساب خواهد آمد.
پای جدیدترین آموزشهای استاد
در پایان نیز نوبت به استاد حنیفی که در طول جلسه به انحاء مختلف سعی در پاسخگویی به ابراز ارادت شاگردهای خود داشت، رسید.
وی در صحبتهای کوتاه خود با اشاره به اینکه خود را لایق مطالب بیان شده نمیداند و خود را در این حد نمیبیند، گفت: اگر کاری هم صورت گرفته است برای این بوده تا آن کار به شایستگی انجام گیرد. چرا که اگر کاری شایسته صورت بگیرد مورد قبول درگاه خداوند واقع میشود.
این خادمالقرآن افزود: تلاش این بوده است که کار درست انجام بگیرد تا خداوند راضی باشد و خدایی نکرده در این راه کسی از من ناراحت نشود، اگرچه شاید صددرصد موفق نبودهام. ممکن است کوتاهیهایی شده باشد. از خداوند درخواست مغفرت دارم و امید است خداوند به برکت دعا و لطف دوستان و مؤانستشان با قرآن به ما خیر دهد و ما را در شمار صالحین و انسانهای خوب قرار دهد.
ثبت لحظات دلنشین با هم بودن
پایان بخش این مراسم دلنشین نیز اهدای لوح تقدیر به استاد حنیفی و ثبت شدن لحظات خوش کنار هم بودن شاگردها و استاد در یک قاب برای همیشه تاریخ بود.
گزارش تصویری این مراسم را اینجا ببینید.