به گزارش دانشجویی و فرهنگی؛ «محسن حججی» که در عملیاتی مستشاری نزدیک مرز سوریه با عراق به اسارت گروه تروریستی داعش درآمده بود، پس از دو روز به‌دست تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید که بخش‌های مختلف دانشگاه امام صادق(ع) با ارسال پیام‌هایی در اینباره واکنش نشان دادند.

مهدی مشفق قائم مقام معاون دانشجویی و فرهنگی با انتشار تصویری در اینستاگرامش چنین نوشت:

بسم الله
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ
امشب محسن هم میهمان مولایش هست
یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما

نقاشی دیجیتال: اثر محسن روح‌الامین
#شهدای_مدافع_حرم
#محسن_حججی
#شهید_محسن_حججی
#قصه_ما_به_سر_رسید

دکتر میثم لطیفی رئیس دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) با انتشار تصویری چنین بیان کرد:

سرش را بریدند و در زیر لب گفت
فدای سرت ، سَر که قابل ندارد...

دکتر غلامرضا گودرزی عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) در تلگرامش چنین نوشت: «ایستادگی هم در برابر صلابتت تعظیم کرد. کاش متوجه تحقق وعده الهی در آن چشم مطمئن پر رازت و آن چهره مضطرب حقیرش باشیم. شهادت گوارایت که دشمن از اسارتت هم لرزید.»

محمدمهدی سیار دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق(ع) با انتشار تصویری بیان کرد: «از سر گذشتن سرگذشت و سرنوشت ماست... شهید محسن حججی که از فعالان حوزه کتاب و فرهنگ بود و با سر بریده به دیدار دوست شتافت»

میلاد عرفان‌پور دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق(ع) با الهام از تصویر منتشر شده برای شهید شکوهمند، محسن حججی چنین سرود:

صلابتی که در نگاه توست... شقاوتی که در نگاه اوست
جهنم و بهشت را ببین : نگاه دشمن و نگاه دوست
چقدر شمر و ابن ملجم است چقدر هیزم جهنم است
نگاه این که بسته دست تو، چقدر بی حیا، بی آبروست
نگاه تو به کیست اینچنین، غریب و روشن و شکوهمند
نگاه تو نگاه تو نگاه...چه عاشقانه گرم گفتگوست
جوانی و هنوز نیستی جوان تر از علیِّ اکبرش
سه شعبه ای ست بر دلت هنوز، از آن سه شعبه ای که بر گلوست
وجود بی عدم، نگاه توست، کبوتر حرم، نگاه توست
نماز صبحدم نگاه توست، نگاه تو همیشه باوضوست
نگاه تو چه فاتحانه گفت:نه گاه ماندن و نشستن است
نه روزگار غربت حسین، نه تاب حسرت است و آرزوست
فقط نه چشم تر بیاورید، برای دوست سر بیاورید
چقدر کربلا که پشت سر، چقدر کربلا که پیش روست

در ابیاتی از علی محمد مؤدب به مناسبت شهادت محسن حججی چنین آمده است:

...دل ای دل ای دل من! عزم کن قلم بردار!
به یاد شاه ابالفضل من قدم بردار

حسین نیستی اما کم از وهب نشوی
اسیر حیله مکروه و  مستحب نشوی

سر بریده نبودی، زبان بریده مباش!
حیا ز  چشم شهیدان کن و دریده مباش!

چو برق تیغ به دلهای ترس برده بزن
به نام واقعه بر لحظه های مرده بزن

چه گفت بر سر آن نیزه سر که سنگین است
سر بریده سخن گفتنش به آیین است
...
ببین صلابت شیران شام  جولان را
مبارک است ببر نام این شهیدان را

به تیغ و شعله بزن این دل گداخته را
ببوس خاک شهیدان سرفراخته را

بخوان! زبان لهیب و جراحت و تب باش
به راه شام چنین در رکاب زینب باش
...
سلام بر سخن تو، سلام بر تو شهید !
فدای سوختن تو، سلام بر تو شهید !

چنین شکوه و تجمل، مبارکت بادا !
درخت بی سر من، گل مبارکت بادا !

به روز معرکه سر باختی و گل کردی
سلام بر تو ! در این آخرالزمان مردی

در این زمانه که برخی به هرزگی لافند
مگر ز نخ نخ خون تو بیرقی بافند

چه بیرقی که به عزت علم کند ما را
به اعتبار شما محترم کند ما را  

شکوه عزم تو از این نبرد با ما ماند
ز سربلندی تو نام مرد با ما ماند

تو حجتی که هنوز این قبیله سرزنده است
علم به دست جوانمردهای رزمنده است

نسیم عشق تو پیچیده  در مداین ما
شهید مجلس حسن حسین! محسن ما!

خوشا به عزم تو زین بند آهنی رستن
ز ننگ عشوه مردان منحنی رستن

شکست ذلت تسلیم، شوکت ما را
شهیدی آمد و نو کرد فرصت ما را

نشان عزت این خاک داغدار شده
بر آستانه زینب، سری نثار شده

مرا به نام تو در این حریم راه دهند
مرا به سایه ات از خویشتن پناه دهند

که ساعتی به تو بینم عتاب خویش کنم
قیامتی که سوال و جواب خویش کنم