به گزارش دانشجویی و فرهنگی، دکتر رضا اکبری، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در گفت وگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در مورد فلسفه دین و جایگاهش در میان فلسفه های مضاف، گفت: فلسفه دین به عنوان رشته ای فلسفی و البته با رویکردی معرفت شناسانه و با نگاه برون دینی به مسائل الهیات و دین می‌پردازد و به عنوان معرفت درجه دوم مسائل دینی را واکاوی می‌کند.

وی افزود: این رشته فلسفی بیشتر از دورۀ جدید و مدرن به عنوان شاخه ای مستقل وارد عرصه شد که از سردمداران آن در عصر معاصر الوین پلنتینگا، ریچارد سوئین برن، نیکلاس ولتر استورف و ویلیام آلستون به عنوان فیلسوفان مدافع دین می‌باشند. در مقابل فیلسوفان دینی وجود دارند که با نگاه انتقادی مسائل دینی را به چالش می کشند.

این محقق و نویسنده کشورمان اظهار کرد: ریچارد داوکینز از فیلسوفان ضد دین  است که با دفاع از تکامل داروین مسائل دینی را مورد نقد قرار می‌دهد. مسائلی مانند براهین اثبات وجود خداوند، چیستی تجربه دینی، معرفت شناسی اصلاح شده، رابطه علم و دین و دیگر مسائل، در قلمرو فلسفه دین قرار دارند. در عالم اسلام الهیات معمولا با فلسفه آمیخته است و فیلسوفان ما سعی می کنند با تلفیق این دو عرصه به مسائل دینی و چالش های پیش روی آنها پاسخ دهند.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) منشأ اصلی گستردگی و استقلال این رشته فلسفی را چند عامل مهم برشمرد، که عبارتند از: 1. چرخش زبانی که توسط ویتگنشتاین، مور و راسل در ابتدای قرن بیستم بر فلسفه تأثیر فراوان گذاشت، 2. چرخش علمی که پس از پیشرفت های علمی برخی سعی کردند میان نظریات دین و علم تلفیق ایجاد کنند، 3. تعدد و تکثر ادیان که سخن بر سر حقانیت همه یا یکی از ادیان است.

وی افزود: جان هیک از فیلسوفان مسیحی از سردمداران این بحث است و مسأله پلورالیزم دینی بیشتر با نظریات این فیلسوف گره خورده است، البته خود هیک نظریات خاص خود را در این عرصه دارد و 4. چرخش معرفت‌شناسی که خود این رشته علاوه بر اینکه رشته مستقلی است اما معرفت شناسی دینی از زیرشاخه‌های آن است.

اکبری با بیان اینکه در میان فیلسوفان اسلامی ابن سینا، خواجه نصیر، فخر رازی و دیگران برخی اوقات نگاه های برون دینی به مسائل دینی داشته‌اند و آنها را از دیدگاه فلسفی مورد بررسی قرار داده‌اند، تاکید کرد: گفتنی است که فلسفه قرون وسطی که بیشتر فلسفه‌ای دینی است به نوعی تحت تأثیر فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا است.