-
- 1397/02/02 11:09
- 3885
- 1397/02/02 11:09
- 3885
جلال درخشه تشریح کرد:
نسبت عقلانیت و انقلاب در اندیشه شیعه/ انقلابی که مقابل ظلم میایستد، انقلاب عقلانی است
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در نشست «کارکرد نظریه عقلانیت سیاسی در انقلاب اسلامی ایران» با اشاره به اینکه نسبت عقلانیت و انقلاب در اندیشه شیعه پشتواره محکمی دارد، گفت: انقلابی که مقابل ظلم میایستد، انقلاب عقلانی است.
به گزارش خبرنگار دانشجویی و فرهنگی به نقل از ایکنا؛ دهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «همایش ملی انقلاب اسلامی در منظومه فکری امام خمینی (ره)، از نظریه تا عمل» با عنوان «کارکرد نظریه عقلانیت سیاسی در انقلاب اسلامی ایران؛ مبتنی بر اندیشه و عمل حکومتی امام خمینی (ره)» به همت پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی و با همکاری مرکز فرهنگی دانشجویی امام (ره)، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی، امروز سهشنبه، ۲۸ فروردینماه جاری و با سخنرانی جلال درخشه، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) در محل این پژوهشکده برگزار شد.
درخشه در این نشست به ارائه مباحثی پیرامون نسبت عقلانیت و انقلاب اسلامی پرداخت و اظهار کرد: در فرهنگ سیاسی شیعه مفهوم انقلاب با جهاد و مقابله با ظلم و استبداد همراه بوده است، آنجا که امیرالمومنین (ع) در تحلیل حکومت خلیفه دوم خطبه میخوانند، اساسا بحث حضرت مقابله با خشونت گرایی و استبداد در سازه حکومت است. همچنین در خطبه معروف امیرالمومنین (ع) در ۱۸ ذیالحجه، وقتی پیشنهاد حکومت به ایشان دادند، حضرت در این خطبه اصول و آیین سیاسی حکومت خود را مشخص کردند و اصول بنیادی را برای مردم بیان کردند.
وی تاکید کرد: البته اینطور نبوده که همه جا و در همه روایات تغییرات و تحولات اجتماعی همواره مثبت تلقی شود، در بعضی موارد از آن به عنوان فتنه یاد شده است. در دیدگاه اهل تسنن مفهوم انقلاب جز در دیدگاه برخی اندیشمندان آن جایگاهی ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با بیان اینکه مفهوم انقلاب همواره در تاریخ اندیشه سیاسی، چه اندیشه سیاسی غرب و چه اندیشه سیاسی مسلمانان محل مناقشه بوده، تاکید کرد: آنهایی که به این مفهوم نگاه منفی داشتهاند، عمدتا سعی کردهاند بحث را مبتنی بر استدلالهایی قرار دهند که هم در ادبیات ما وجود دارد و هم در ادبیات غرب دیده میشود. امیرالمومنین (ع) در کلام خود شورشهایی که محل حیات اجتماع بوده را مورد نقد قرار میدهند، پدیدههایی که نظام و نظم اجتماعی را مختل میکنند مانند کاری که خوارج کردند.
وی ادامه داد: در دیدگاه شیعه مفهوم انقلاب به دلایل مختلفی مورد توجه جدی بوده، یک دلیل آنکه وضعیتی که شیعیان در طول تاریخ با آن روبرو بودند و دلیل دیگر حجم عظیم روایات معصومین (ع) در باب جهاد و مبارزه با ظلم و استبداد بوده است.
درخشه افزود: جایگاه حضرت امام (ره) در میان متفکران، خاص و مهم بود، ایشان معماری حکومتی را عهدهدار بود که تئوریهای لازم آن را ذیل فقه مطرح کردند و در این زمینه صاحب نظریه بودند و برای تمهید مقدمات انقلاب تئوری خود را بیان کردند.
وی با طرح این پرسش که نسبت میان این نوع تحول اجتماعی که نظم سیاسی و اجتماعی را کنار میگذارد با مقوله عقلانیت چیست؟ گفت: این سوال بعد از انقلاب نمود بیشتری داشت و تحرکات در اغلب موارد مصادف با رادیکالیزم سیاسی و تندروی بود. اما آیا اسلام و امام (ره) به عنوان نماینده فقهی، فلسفی و فکری این تحول موافق این تندرویها در جاهایی بوده است یا خیر؟ قاعدتا این بحث با عقلانیت مطرح است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با تشریح مفهوم عقلانیت در دنیای امروز، افزود: تعاریف متعددی از عقل شده است؛ یک تعریف این است که عقلانیت معیاری از جهان مدرن است، اما به معنای عقلانیت ابزاری است که جای خدا را میگیرد و معیار خوب و بد در جامعه میشود و اینها تعیین کننده ارزشها و اخلاق میشوند.
وی با تاکید بر اینکه جامعه بدون داشتن معیارهای خوب بودن و بد بودن بقا ندارد، گفت: بقا با امنیت همراه است، ارزشهای اخلاقی شیرازه جامعه را تشکیل میدهد. اگر نگاه فرایندی به این بحث داشته باشیم میبینیم که در غرب از عقل فلسفی به ضدیت با عقل و به عقل منهای وحی رسیدند. در یونان که عقل متدیک مفهوم قابل قبولی بود رسیدند به جایی که مسیحیت توسعه یافت و همراهی عقل با وحی را نپذیرفتند، پس از اینها بود که مناظره فقها با فلاسفه شکل گرفت.
درخشه گفت: وقتی میگوییم عقلانیت، منظور ما چیست؟ شاخصههای آن وقتی مشخص شد عملکرد انقلاب اسلامی بر اساس این شاخصهها توضیح داده میشود.
وی در اینباره افزود: عقلانیت یک جا خرسندی این جهانی انسان را در ذیل سعادت توضیح میدهد و منفعت فردی را مقدم بر هر چیز میداند و میگوید اخلاق آن چیزی است که نفع من را تامین کند یا لذتگرایان که عقل را در ذیل لذت تعریف کردهاند. در این مقوله بحث مصلحتجویی هم قابل طرح است. اینکه مصلحت چیست و مصلحت فردی یا اجتماعی کدام یک اهمیت دارد؟ مصلحت فردی در این تعریف عقلانیت جای دارد.
درخشه با بیان اینکه در بحث عقلانیت همه این موارد حتی مفهوم عقل دینی که جزء مبانی فقهی ما است، میتواند دخالت داشته باشد، ادامه داد: دولت همواره خود را نماینده مصلحت عمومی و اجتماعی میداند، جایگاه مصلحت عمومی را باید مشخص کرد و مبنای آن را هم باید توضیح داد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دو نوع سیاست؛ واقعگرایانه و آرمانگرایانه داریم، تصریح کرد: جمهوری اسلامی تابع سیاست آرمان گرایانه است و مفهوم مصلحت مسئلهای برای سنجش سیاست است، مصلحت میتواند زیرساخت عقلی داشته باشد که اینجا مصلحت شخصی نیست و اجتماعی است و یکی از مهمترین کارهایی که حضرت امام (ره) انجام دادند توسعه بحث مصلحت در جامعه بوده است.
وی با تاکید بر اینکه هدف انقلاب اسلامی، بهینه سازی و رسیدن به جامعه طیبه است، گفت: آنها که مخالف انقلاب اسلامی هستند میگویند «انقلاب ذاتا افراطیگری» است و این بحثی است که در تاریخ اندیشه سیاسی استمرار دارد. انقلاب اسلامی مقابل استبداد میایستد و آنجا که مقابل ظلم و استبداد میایستد دقیقا عقلانی است و ملازم و همپا با عقلانیت است. ظلم و استبداد مقولهای است که مورد اشمئزاز نوع بشر است. عقلانیت مد نظر انقلاب اسلامی ذیل وحی تبیین میشود، بنیان این انقلاب، ضد ظلم و ضد استبداد بوده و میخواسته شریعت دین را در جامعه جاری کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با بیان اینکه منظور از عقل اصول عقلانی است، ادامه داد: اصول عقلانی شامل مستقلات عقلیه و ملازمات عقلیه است. مستقلات عقلانی به این معنا است که اصول عقلانی فارغ از نوع دین و آیین پذیرفته میشود، خوبی خوب است، ظلم بد است، اساسا ظلم ضد عقل است و نوع بشر آن را نمیپذیرد و مخصوص شهروند مسلمان هم نیست، بیخدا و با خدا گرایش عادلانه دارند.
وی افزود: بعضی چیزها وجود دارد که عقل بدون واسطه به آن نمیرسد، اگر انقلابی مقابل ظلم بایستد انقلاب عقلانی است، نه تنها عقلانی است بلکه وظیفهای است که انسان در خود احساس میکند و دین هم این مستقلات عقلی را تایید میکند.
درخشه گفت: انقلاب اسلامی ایران اساسا ذاتی مبتنی بر مبانی مذهبی داشته و این نسبت چه در ذیل عقل و چه وحی توضیح داده شود، مستقیم است، این نسبت هم در اندیشههای امام (ره) و هم در اندیشههای مقام معظم رهبری قابل مشاهده است. کارکرد انقلاب اسلامی ایران در بدو امر تغییر نظام سیاسی فعلی به یک نظام سیاسی دینی بود، انقلاب اسلامی در پی ایجاد جامعه طیبهای بوده که ویژگیهای انسانی و دینی جایگزین مفاهیم پیش شود و این مردم بودند که به تغییر سیستم دست زدند.
وی افزود: تمام انقلابهای بزرگ دنیا را زیر و رو کردم، هیچ انقلابی در این سطح سعی نکرده خود را در قالب نهادهای قانونی توضیح و توسعه دهد، امام (ره) بلافاصله پس از انقلاب رفراندوم برگزار میکنند، در حالی که تمام انقلابهای دنیا از آغاز تا انتها همیشه با حالت اضطراری اداره شدند، انقلاب اسلامی ایران از این حیث که توانست خود را اثبات کند استثنا است و کار ویژههای انقلاب اسلامی در ذیل قانون نهادینه شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه برخی این پرسش را مطرح میکنند که چرا استمرار جنگ، چرا مذاکره نکنیم؟، گفت: در مقابل هجوم یک کشور به یک سرزمین و کشور دیگر میتوانیم توضیح دیگری غیر از دفاع که عقلانی هم باشد ارائه دهیم؟ وظیفه عقلی این است که دفاع کنیم. انقلاب اسلامی با همین تفسیر برای حفظ هویت خود مقابل تجاوزگران میایستد، این را هم دین به ما نمیگوید، دین به تبع امری عقلی جهاد و دفاع را تایید میکند.