اولین جلسه سخنرانی علمی «دکتر علیرضا شجاعی زند» استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس با موضوع «جامعه شناسی مقایسهای رهبری در جمهوری اسلامی» تحت عنوان «رهبری در دوره استقرار، رهبری دردوره تثبیت» در روز دوشنبه 6 دی ماه در دانشگاه امام صادق علیه السلام و با حضور اساتید و داشجویان این دانشگاه برگزار شد.
سایت دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) نوشت؛ اولین جلسه سخنرانی علمی «دکتر علیرضا شجاعی زند» استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس با موضوع «جامعه شناسی مقایسهای رهبری در جمهوری اسلامی» تحت عنوان «رهبری در دوره استقرار، رهبری دردوره تثبیت» در روز دوشنبه 6 دی ماه در دانشگاه امام صادق علیه السلام و با حضور اساتید و داشجویان این دانشگاه برگزار شد. گزارشی از خلاصه مطالب مطرح شده در ادامه بیان میشود:
تدبیر مهم ترین شاخص رهبری
ازجمع نظرات مختلف درخصوص ویژگیهای رهبری «آگاهی از زمان»، «عدالت»، «شجاعت» و «تقوا» را میتوان نام برد که تدبیر به عنوان ویژگی اصلی رهبری نتیجه این صفتها و ویژگیها میباشد.
مقدمه
دکتر شجاعی زند در ابتدا با اشاره به اهمیت این بحث و ظرفیت آن برای مطرح شدن در جامعه علمی با انتقاد از وضع موجود اعضای جامعه علوم انسانی کشور گفت: «علوم انسانی ما مبتلا به نوعی عقب افتادگی از مسائل روز جامعه خود است و در عین حال که نسبت به واقعیتهای جامعه پیرامونی خود بیاعتنا است، با مسائل اصلی جامعه از موضعی طلبکارانه و متفاضلانه برخورد میکند، گویی با مسائل مهم تری درگیر است و غالباً هم با استفاده از برچسبهایی مثل ژورنالیستی بودن و پوپولیستی بودن و ... سعی میکند از مسئولیت خود شانه خالی کند، مگر اینکه بالاخره دیگران در کشورهای غربی این پدیدهها و مسائل را ببینند و آن را برجسته کنند و از طریق یک فرآیند ترجمه تبدیل شود به ادبیات علمی رایج. یکی از مسائلی که اینگونه با آن برخورد میشود همین پدیده "رهبری دینی و سیاسی در جامعه ایران" است.»
این استاد دانشگاه در تبین اهمیت پدیده رهبری در ایران گفت: «ما با وجود اینکه شبانه روز با مسائل ریز و درشت کشور درگیر هستیم و نقش جایگاه رهبری را در حل و فصل و سامان بخشی به آنها با طرق مختلف میبینیم، اما خود رهبری را به مثابه یک پدیدهای بی نظیر در تاریخ سیاسی ایران ندیدهایم. شاید منتظریم که شوک فقدان برای ما پیش بیاید و بعد به سراغ تحلیل تاریخی برویم. در صورتی که امروزه به خاطر سرعت بالای تحولات جهانی، نیازمند تحلیلهای بههنگام هستیم تا به تصمیمگیریها کمک کند. در واقع شرایط کنونی به گونهای است که تحلیل تاریخی کفایت نمیکند.»
استادیار دانشگاه تربیت مدرس با بیان سابقه پرداختن به موضوع رهبری و ولایت فقیه در تاریخ مباحث کلامی، فقهی و تاحدی فلسفی و یا پرداختهای ایدوئولوژیک-سیاسی پیرامون آن به خلأ موجود در مباحث جامعه شناسی حول این موضوع اشاره کرد و گفت: « اکنون که قریب به 40 سال از این پدیده گذشته و ولایت فقیه به یک پدیده عینی با آثار و پیامد ها و تجلیات خاص خود تبدیل شده است که نیاز به مباحث جامعه شناسی و جامعه شناسی سیاسی بیش از پیش احساس می شود و من میخواهم از این منظر به این پدیده نگاه کنم. در واقع درباره یک پدیده محقق میخواهیم صحبت کنیم نه یک ایده و در جایگاهی هستیم که دو تجربه خاص را پشت سر گذاشتهایم، یکی تجربه رهبری امام خمینی در یک شرایط و موقعیت اجتماعی و سیاسی خاص و تجربه دیگری که مربوط به رهبری آیه الله خامنهای می باشد.»
دکتر شجاعی زند بحث خود را در 5 فراز و 1 جمعبندی آماده کرده بودند که در این جلسه پس از مقدمات به بیان 4 فراز اکتفا شد و ادامه بحث و جمعبندی به جلسه بعد که در تاریخ 13 دی ماه در دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار میشود موکول شد. در ادامه خلاصه قسمت اصلی ارائه ایشان آورده شده است:
- فراز1: ویژگیها و صفات رهبری
این بحث یک نتیجه ای دارد که به ما امکان مقایسه این دو رهبر را می دهد.
افلاطون به عنوان شاخص ترین فیلسوف سیاسی فضیلت گرا 4 فضیلتی را که حاکمان باید به طریق اولی آن را داشته باشند، بیان میکند که شامل حکمت، خویشتن داری، شجاعت و عدالت است. همچنین در آموزههای دینی از سه صفت اصلی علم،عدالت و تقوا یاد شده است که ریشه های آن را میتوان در حدیث معروف منتسب به امام صادق علیه السلام «فاما من کان من الفقهاء: صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیع لامر مولاه، فللعوام این یقلدوه» پیدا کرد. فارابی نیز صفات 12 گانهای را برای رهبران مدینه فاضله بیان کردهاست. اما جمع این آراء را می توان در 6 صفت برای رهبری تقسیم کرد:
1- علم دین
2- آگاهی از زمان
3- عدالت
4- شجاعت
5- تقوا
6- تدبیر: که ویژگی اصلی رهبری است و از نتیجه 5 صفت فوق پدید میآید.
- فراز 2: دشواریهای مقایسه دو رهبر
یک مشکل مهم در مقایسه این دو رهبر، قرابت و فاصله نزدیکی است که ما با این دو پدیده داریم. اما باید توجه کرد که دیگران در کشورهای دیگر هستند که در حال کارکردن روی ابعاد مختلف رهبری در ایران هستند. مثلاً فوکویاما در تحلیل معروف خود که دو بال انتظار و شهادت را میگوید عنصر سومی را بیان میکند که عامل فعالکننده آن دو بال است و آن «ولایت فقیه» است. دیگران کار میکنند و نسخه های خود را می پیچند اما ما بی توجهی میکنیم.
مقایسه دو رهبر اساساً کار دشواری است، خصوصاً رهبرانی که مربوط به یک نحله هستند. چرا که مقایسه در زمانی معنا مییابد که شباهت مطرح باشد و در میان شباهتها تمایزات را پیدا کنیم. دراینجا دو شباهت اساسی می توان برای رهبری دینی-سیاسی جامعه ایران بیان کرد، یکی از حیث اهداف است، خصوصاً اهداف کلان و میانی، حیث دوم ویژگی هایی است که این افراد را شایسته رهبری کرده است که در فراز اول بیان شد.
با توجه به شباهات فوق تفاوت میان رهبران اگر بخواهیم از لحاظ شخصیتی در نظر بگیریم، تأثیر این تمایزها و تفاوتها در رهبران بلافصل به خاطر ویژگیهای مشترک اشاره شده در فراز اول به شدت کاهش مییابد. اما آن حیثی متفاوتی که به هیچ وجه نمیتوان آن را ندیده گرفت، تمایز در شرایط زمانی است. یعنی در رهبری به اقتضای موقعیتهای متفاوت تدابیر مختلفی شکل میگیرد. اساساً فلسفه وجودی رهبر در هر زمان تفاوت و تمایز موقعیتهاست.
- فراز 3: تدبیر، مهمترین شاخص رهبری
مهمترین شاخص رهبری تدبیر است و این شاخص این نتیجه را میدهد که رهبر مختار است. یعنی رهبری در تدبیر خود مقلّد رهبر یا رهبران قبلی نیست و مبدع و مجتهد است. ولو در الگوگیری به رهبر قبلی مراجعه کند اما متوقف به رهبر قبلی نیست. به عبارت دیگر رهبر حی است یعنی تصمیم و تدبیرش زنده و متناسب با شرایط روز است. عدهای از این ویژگی که اساس رهبری است سوء استفاده میکنند و به تقابلها دامن میزنند، به گونهای که بین امام خمینی و آیهالله خامنهای مقایسه موردی میکنند. اینکار شاید در نگاه اول نوعی بزرگداشت امام باشد، اما با این کار قدرت اختیار و تدبیر را از رهبری گرفته ایم و بهانه را برای شانه خالی کردن از امر رهبر حی فراهم ساختهایم و باب تفسیر رهبر قبلی را گسترش دادهایم. در واقع مقایسه بین دو رهبر باید مقایسه کلان باشد نه در موقعیت های موردی.
اساساً رهبران دینی رهبران کاریزماتیک هستند،کاریزماتیک بودن بیش از آن که ناظر به ویژگیهای شخص رهبر باشد، ناظر به تلقی مردم از آن رهبر است. یعنی باید مردم ویژگیهای رهبر را بشناسند و نسبت به آن ارتباط برقرار کنند. یعنی کاریزما بیشتر یک امر سوبژکتیو است تا ابژکتیو. این تصور و تلقی مرم طی یک فرآیند شکل میگیرد و قابل کارسازی نیست چون مردم تک تک ویژگیهای رهبر را آزمون میکنند.
در دسته بندی سه گانه انواع رهبری که وبر مطرح میکند (سنتی،کاریزماتیک، حقوقی) و ویژگی هایی را برای هر کدام مطرح می کند، به عقیده بنده رهبری حقیقی همان رهبری کاریزماتیک است من می خواهم دو مؤلفه از نظریه آقای وبر را نقد کنم، که مقایسه امام و آقا امکان این نقد را فراهم کرده است.
وبر میگوید رهبری کاریزماتیک در دنیای مدرن متعلق به دوران بحران و التهاب است و زمینه دینی دارد و غیر از این دوران شکل نمیگیرد. او همچنین کاریزما را به اشخاص بر میگرداند نه به منسب. به همین دلیل است که نتیجه میگیرد که در مرحله جانشینی، رهبری کاریزماتیک دچار افول میشود و کاریزما به رهبر بعدی منتقل نمیگردد.
ادعای ما این است که نظریه وبر در تبیین رهبری حضرت امام صدق میکند یعنی وجود شرایط ملتهب انقلابی و تأثیر زمینه دینی باعث به اوج رسیدن کاریزما در امام شد. اما رهبری آیه الله خامنهای دو جنبه دیگر از نظریه آقای وبر را ابطال می کند: یکی بحث عدم تداوم مناسبات کاریزماتیک در دوره متعارف است. چرا که در دوران رهبری ایشان شرایط جامعه تثبیت شده است. مؤلفه دومی که با تجربه رهبری ایشان ابطال میشود عدم تداوم کاریزما در مرحله جانشینی است. آیه الله خامنهای جانشین است اما کاریزما در او ادامه پیدا کرده است. در واقع در مورد حضرت امام این شخص بود که منسب را ارتقا داد اما درباره آیهالله خامنهای این منسب بود که شخص را بالا برد و سپس دوباره خود ایشان باعث ارتقاء مجدد این منسب شد.
برای اثبات این ادعا دو مورد باید اثبات شود: اول اینکه مقام معظم رهبری واجد رهبری کاریزماتیک است و دوم اینکه نشان دهیم دوره کنونی دوره متعارف است. که در جلسه آینده مطرح خواهد شد و به عنوان جمعبندی و نتیجه گیری بحثی پیرامون پدیده اصرار بر خط امام به عنوان یک راه فرار برای تن ندادن به ولی حی ارائه خواهد شد.
در پایان جلسه نخست امکان نصی و نیز اجتماعی رهبری مختار و مبدع که خود باید واجد مولفه های رهبر و نیز صاحب فرایند مشروعیت بخشی باشد بررسی شد و دیدگاه برخی روشنفکران و جریان های مدعی خط و ادندیشه امام به چالش کشیده شد.
گفتنی است؛ جلسه دوم این برنامه علمی دوشنبه 13 دی ماه ساعت 10 صبح در دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) برگزار می گردد.