شهید مطهری از شاگردان بزرگ امام راحل است که نظرات ایشان به تعبیر مقام معظم رهبری سند راهبری نظام اسلامی است و رابطه آیتالله مهدوی کنی با ایشان حاوی نکات قابل توجه بسیاری است.
به گزارش دانشجویی و فرهنگی به نقل از روابط عمومی دانشگاه امام صادق(ع)، شهید مطهری از شاگردان بزرگ امام راحل است که نظرات ایشان به تعبیر مقام معظم رهبری سند راهبری نظام اسلامی است. اردیبهشتماه هر سال در روز شهادت استاد مطهری که به روز استاد و معلم نامگذاری شده، مجالی است تا ضمن گرامیداشت یاد این استاد شهید از اساتید و معلمان خود تقدیر کنیم. امسال اولین روز معلمی است که آیتالله مهدوی کنی در کنار ما نیست و شاگردان آن عالم مجاهد از حضور ایشان محروم هستند. رابطه آیتالله مهدوی کنی با شهید مطهری رابطهای دوستانه و دیرینبود که نکات قابل توجه فراوان دارد.
آشنایی
ارتباط آیتالله مهدوی کنی با شهید مطهری به سال ۱۳۲۷ بر میگردد؛ سالی که آیتالله برای ادامه تحصیل به قم میروند و در همان ابتدا قسمتی از شرح تجرید را در محضر شهید مطهری فرا میگیرند.(کتاب خاطرات- ص۶۶). آیتالله مهدوی کنی درباره سبک تدریس شهید مطهری به این نکته اشاره میکنند که بر خلاف درسهای سنتی، تدریس شهید از تازگی برخوردار بود و متناسب با مسائل روز مطالبی بیان میشد.(همان- ص۹۰)
در مدرسه فیضیه حجرهای بود به نام «حجره تهرانیها» که طلبههای تهرانی در این حجره اجتماع میکردند و شبهای پنج شنبه جلساتی با عنوان جلسه موعظه و توسل در آنجا برگزار میشد و مرحوم شهید مطهری هم درآن جلسات شرکت میکردند و منبر میرفتند. سخنرانیهایی که در جهت بیداری طلاب به شکل غیر مستقیم مؤثر بود.(همان- ص۸۹)
آغاز نهضت و همگامی
پس از ارتحال آیتاللهالعظمی بروجردی و شروع مبارزات امام خمینی(ره) ارتباط این دو شاگرد برجسته امام بیشتر میشود. در پانزده خرداد ۱۳۴۲ بهدنبال دستگیری امام خمینی(ره)، چند تن از شاگردان امام نیز دستگیر شدند که شهید مطهری، مرحوم فلسفی و آیتالله باقری کنی از آن جمله بودند. آیتالله مهدوی کنی در این زمان در تهران دست به مبارزه منفی علیه رژیم زد و با همراهی مراجع و علما دست به اعتراض زد. از همان زمان و در مسیر مبارزه با رژیم شاه، هسته مرکزی جامعه روحانیت مبارز بنا نهاده شد. این بنیانگذاری در مسیر مبارزه قهراً صورت میگرفت و چنین نبود که در ابتدا عدهای تصمیم به چنین کاری بگیرند بلکه قهراً این عده دور هم جمع میشدند و در مسیر مبارزه یکدیگر را به اصطلاح پیدا میکردند و کسانی که همگام نبودند، رفته رفته کنار میرفتند. به طوری که امضای اطلاعیههای جامعه روحانیت در برههای از دوران مبارزه، به علت ریزشهایی که در همه جا هست، کمتر شد. اما هر چه به پیروزی انقلاب نزدیکتر میشدیم و امید پیروزی و احساس پیروزی بیشتر میشد، جمعیت بیشتر میشد.( مجله پیام صادق- ش ۵۱-۵۲) اساسنامه جامعه روحانیت نیز به پیشنهاد شهید مطهری داده شد و اساسنامه تدوین شد.(کتاب خاطرات-ص ۱۷۴) شهید مطهری تا زمانی که در قید حیات بود، عضو جامعه روحانیت بود و در همان دوره کوتاه سه ماهه پس از پیروزی انقلاب هم در جامعه روحانیت فعالیت میکرد.
بیداری جوانان و جهاد فکری
آیتالله مهدوی کنی نقش شهید مطهری در بیداری جوانان در دوران مبارزه را نقشی مهم میداند و بارها ضمن دعوت از شهید مطهری برای سخنرانی در مسجد جلیلی، جوانان و دانشجویان را با اندیشه شهید مطهری که بر آمده از فقه امام و فلسفه علامه طباطبایی بود، آشنا میکرد. به طوری که علل گرایش به مادیگری به توصیه آیتالله توسط شهید مطهری ایراد شد و نقدهای علمی بر مسائل الحادی و ماتریالیستی و کمونیستی مطرح گشت.(همان- ۳۱۹)
آیتالله مهدوی کنی درباره نقش اساتید بزرگ شهید مطهری بر ایشان میگوید: «شهید مطهری در اثر شاگردی این دو استاد بزرگوار، فعالیت علمی، سیاسی و فرهنگی را در تهران در قالب تدریس و تألیف و سخنرانی شروع کردند. ولی فعالیت ایشان در آغازهم صبغه علمی و فرهنگی داشت و هم سیاسی. البته ایشان سیاسی بودند اما حرکتشان آن گونه نبود که رسماً با رژیم بجنگند. ولی در واقع ماهیت حرکتشان مبارزه بود و مأموران و مزدوران رژیم، از این گونه فعالیتها شدیداً نگران بودند ولی رسماً نمیتوانستند با حرکت فرهنگی مقابله کنند.»(پیام صادق- ش۵۱-۵۲)
آیتالله مهدوی درباره اقدامات و سخنرانیهای شهید مطهری می گویند:«مرحوم شهید مطهری بحثشان درباره نماز و روزه خلاصه نمیشد. اگرچه این بحثها در تبلیغات ایشان وجود داشت، ولی هدف ایشان این بود که اسلام را بهعنوان یک دین جامع و کامل و ذوابعاد معرفی کنند. ایشان میخواستند بگویند اسلام دینی فردی نیست بلکه دینی جامع است و ابعاد اجتماعی و سیاسی هم دارد و میتواند دنیا را اداره کند. هدف اول ایشان این بود. در آن زمان روحانیت مبارز و مسلمانان انقلابی پیش از تشکیل حکومت اسلامی وظیفه خود میدانستند که از طرز تفکر اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی دفاع کنند و نسل جوان را به اسلام راستین آشنا و آگاه سازند و آنها را از انحرافات فکری و عملی بازدارند.» (پیام صادق- ش۵۱-۵۲)
طرح تأسیس دانشگاه اسلامی نیز طرحی بود که توسط برخی از شاگردان بزرگ امام در زمان مبارزه مطرح شد. آیتالله مهدوی کنی، شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید باهنر از افرادی بودند که در زمان طاغوت و در زندانهای رژیم پهلوی این ایده را در سر داشتند و برای آن برنامهریزی میکردند. طرحی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فراغت نسبی از بحرانهای اوائل انقلاب، به دست آیتالله مهدوی کنی اجرایی شد و به تأسیس دانشگاه امام صادق انجامید.(کتاب خاطرات-۳۹۶)
پیروزی نهضت و تلاش مضاعف
رابطه آیتالله با شهید مطهری در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شدت گرفت. نهضت نوپای امام خمینی نیازمند حضور شاگردانی بود که امام در طول سالها تربیت کرده بود و این دو نفر از شاگردان به نام و مجتهد امام بودند. شهید مطهری در جریانات مربوط به کمیتههای انقلاب اسلامی نقش اساسی را در پذیرش این مسئولیت از طرف آیتالله داشت و پیشنهاد آن را به امام داد، به طوری که آیتالله نقل میکنند که حکم سرپرستی کمیتهها به دست خط شهید مطهری و امضای امام نزدشان موجود است.(همان- ص ۲۲۸) شهید مطهری تأکید داشتند که انقلاب اسلامی ما مبتنی بر اسلام است و اسلام یعنی ارتباط با خدا، نبوت و روحانیت. اجزای این نظام، جدای از هم نیستند و بنابراین نمیتوان روحانیت و معنویت را از هم جدا کرد یعنی اسلام منهای روحانیت را ترویج کرد. در مورد عدالت هم ایشان حساسیت داشتند.
آیتالله مهدوی کنی آثار شهید مطهری را مظلوم دانسته و درباره آن چنین گفتهاند: «از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون مبانی فکری و اعتقادی اسلامی این انقلاب مورد هجوم آشکار و پنهان و بی امان دشمنان بوده است. سست کردن اعتقادات دینی جوانان و گسستن آنها از مبانی اسلامی یکی از مظاهر و مصادیق تهاجم فرهنگی است که در سالهای اخیر شتاب و وسعت بیشتری یافته است. دشمنان قسم خورده انقلاب نیک میدانند که یکی از مؤثرترین راههای به شکست کشاندن این انقلاب که دستاورد خون صدها هزار شهید و ثمره مجاهدت روحانیت معظم شیعه در تاریخ معاصر شیعه میباشد، استحاله فرهنگی آن و به فراموشی سپردن معارف قرآن و اهل بیت(ع) میباشد. شاید بتوان گفت برجستهترین ویژگی شهید مطهری نیز توجه به همین نکته و وقف سرمایه عمر خود برای مبارزه با آن بود. امروز نیز نیاز نسل جوان ما به شناخت معارف اسلامی ناب و به دور از هر گونه کجفهمی و التقاط، آن گونه که مرحوم شهید مطهری آن را میفهمید و تبیین میکرد، اگر بیشتر از گذشته نباشد، کمتر نیست».(مقدمه آیتالله مهدوی کنی بر خلاصه آثار شهید مطهری).