همزمان با برگزاری سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به همت معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام نشست تخصصی اقتصاد مقاومتی در محل سرای اهل قلم برگزار شد.
به گزارش دانشجویی و فرهنگی به نقل از دانشگاه امام صادق علیهالسلام؛ همزمان با برگزاری سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به همت معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام نشست تخصصی اقتصاد مقاومتی در محل سرای اهل قلم برگزار شد.
این نشست به منظور رونمایی از کتب منتشرشده انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام در زمینه اقتصاد مقاومتی برگزار شد تا با حضور نویسندگان این کتب، به بررسی و تبیین بخشهای مختلف این کتب پرداختهشود.
دکتر سمیعی نسب (استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات اقتصادی مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق علیه السلام) به همراه دکتر سعدآبادی (پژوهشگر و مدرس دانشگاه) که از نویسندگان این مجموعه کتب اقتصادی بودند در این جلسه حضور داشتند و به ایراد سخنرانی و پاسخ به پرسشهای مجری برنامه پیرامون کتب منتشرشده پرداختند.
پنج جلد کتاب تحت عنوان جستارهایی در اقتصاد مقاومتی و با عنوانهای،
1. مدل مفهومی مقاوم سازی اقتصادی مبتنی برا دبیات متعارف در تطبییق با اندیشه مقام معظم رهبری
2. اقتصاد مقاومتی از منظر سیره نبوی صلی الله علیه و اله و سلم
3. تابآوری و آسیبپذیری(جلد اول)
4. مبانی، ابعاد و ارهکارهای تابآوری و آسیبپذیری(جلد دوم)
5. شکنندگی و ضد شکنندگی، همبستگی، پایداری و استحکام اقتصادی
و هفت جلد دیگر تحت عنوانهای
1. پایش آسیبپذیری سازمانی
2. پایش ضدشکنندگی اقتصادی
3. پایش ثبات اقتصاد کلان
4. پایش اقتصاد پایدار
5. پایش تابآوری سازمانی
6. پایش تابآوری فردی
7. پایش اقتصادی مقاومتی
کتابهایی بودند که در راستای تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی با همکاری مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادقعلیه السلام تدوین، تالیف و گردآوری شدهاند و در در این مراسم از آنها رونمایی به عمل آمد.
پنج جلد از این کتب به مباحث نظری و تئوریک اقتصاد مقاومتی پرداخته است که در این میان یک جلد به بیان تجربیات جهانی در حوزه اقتصاد مقاومتی، یک جلد به تبیین سیره نبوی در خصوص اقتصاد مقاومتی و یک جلد دیگر به بیان اینکه اقتصاد مقاومتی چیست پرداخته است. و هفت جلد باقیمانده نیز مسائلی همچون پایش، شاخصسازی و حسابداری اقتصاد مقاومتی را مورد بررسی قر ار دادهاست.
این مراسم با قرائت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد و مجری برنامه با تبیین اهداف و رسالت دانشگاه امام صادقعلیه السلام ، به معرفی اجمالی کتب منتشرشده پرداخت.
در ادامه نویسندگان با پاسخ به پرسش مجری برنامه به بیان نکات خود در خصوص این مجموعه اقتصادی پرداختند.
متن پیاده شده و ویرایش شده این نشست به شرح زیر میباشد:
دکتر سمیعی نسب:
نکته اول: امروز مساله اول کشور مساله اقتصادی است و آنچه که به ذهن میرسد مسائل اقتصادی کشور و معضلات اقتصادی کشور به گونهای شده است که نیازمند این است که فضای گفتمانی جامعه و فضای حکمرانی بدنه حاکمیت به سمت حل این معضلات و مسائل اقتصادی حرکت کنند.
با همین نگاه که این مساله اول باید دغدغه اصلی گفتمان مردم، مطالبه مردم و از آن طرف در واقع میتوان گفت پرسشگری یا پاسخگویی از طرف مسئولان حکومت باشد در حل معضلات اقتصادی.
به نظر میرسد ما در عرصه اقتصادی نیازمند که یک بازمهندسی مجدد در حوزه مدیریت اقتصادی میباشیم. به تعبیری که اگر بخواهیم از علوم کامپیوتر استعاره بگیریم ما یک سخت افزاری داریم که ظاهر فعالیتهای اقتصادی جامعه است که این سخت افزار مبتنی بر یک نرمافزار اقتصادی تعاملات اقتصادی را حرکت میدهد وران میکند.
حال اگر درشرایط فعلی که انقلاب اسلامی بعد از قریب به چهل سال حرکت رو به رشد خود را ادامه دادهاست در مساله اقتصادی ما نتوانستهایم نرم افزار متناسب با اقتصاد جمهوری اسلامی و اقتصاد انقلاب اسلامی که تامینکننده حرکت رو به جلوی پیشرفت اقتصادی برای کشور ما باشد را تامین کند. درواقع مثال این است که شما یک کامپیوتردارید که برنامههای خوب شما وقتی خوب کار میکند که نرمافزار کامپیوتر ارتقا لازم را پیداکرده باشد. در عرصه اقتصاد کشور نیز بااین مساله مواجه هستیم و کشور در حوزه اقتصادی نیازمند یک مهندسی مجدد در نوع مدیریت و حکمرانی اقتصادی است.
با همین نگاه از سال 89 بحث اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد و در سالهای مختلف در هفت سال گذشته تاکید داشتند که راهحل و نسخه شفابخش اقتصادی کشور بحث اقتصاد مقاومتی است.
بدنه کارشناسی دولت فعلی ودولت قبل همه تاکید کردند که مانیازمند ارتقای نرمافزار اقتصاد کشور هستیم. و سیاستهای اقتصاد مقاومتی مورد تایید همه کارشناسان می باشد که محتوای سیاستهای اقتصاد مقاومتی خوب است.
مسائلی مانند اقتصاد دانشبنیان، اقتصاد درونگرا، مدیریت جهادی، فرصتسازی برای اقتصاد،عدالتمحوری مردمی کردن اقتصاد و .. که در این سیاستها مطرح شدهاست.
همگی اذعان دارند.
یکی از ویژگیهای بارز اقتصاد مقاومتی اذعان همه کارشناسان اقتصادی به مفید بودن آن و سیاستهای ابلاغی در این زمینه است.
با این نگاه مجموعههای دانشگاهی و علمی کشور باید عقبه علمی طراحی این نرمافزار را تهیهکنند که در این راستا دانشگاه امام صادقعلیه السلام خود را مکلف میداند تا درحوزههایی که خلا تئوریک برای انقلاب اسلامی وجود دارد فعالیت کند که قریب به ده سال گروه پژوهشی برای اقتصاد مقاومتی شکل گرفته است که خروجی این فعالیتهای دهساله کتبی است که منتشر شده است. و سعی شدهاست با یک نگاه حداکثری، بحثهای تئوریک، مصداقی، ارزیابی، حسابداری و شاخصسازی آن طراحی شود.
دکتر سعدآبادی:
از سال 92 این کار شروع شد و خروجی کار سال 94 بیرون اومد.
پایش:
مجری:
چرا شش کتاب تحت عنوان پایش اقتصاد مقاومتی به همراه یک کتاب جامع در این خصوص نگاشته شد؟
ازسال 92 بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شد و خروجیهای اقتصاد مقاومتی خروجیهای ملموسی میباشد. خروجیهای مشخصی همچون افزایش اشتغال،اقتصاد دانش بنیان، افزایش تولید، تولید ملی، اصلاح الگوی مصرف.
از سال 92 تاکنون مسئولین نیز به دنبال نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی بودهاند. ولی تاکنون به این اهداف دست پیدا نکردیم و اشتغال ما افزایش نداشتهاست و الگوی مصرف ما اصلاح نشدهاست. پرمصرفترین کشور در بخش ضایعات نان و برنج هستیم.
لذا برای اصلاح الگوی مصرف نیازمند یک نظام پایش و ارزشیابی هستیم که همانند یک خط کش بتوانیم ارزیابی کنیم.
از منظر آقای دکتر پیغامی چند کلیدواژه در بحث اقتصاد مقاومتی دارای اثر متنابه میباشد. مانند کلیدوارژه تابآوری و ضد شکنندگی. همه این مفاهیم در سطح جهانی، در سطح پروژه و در سطح فرد دارای ادبیات گسترده میباشد.
به منظور داشتن یک رویکرد علمی به وسیله یک نرمافزار بیانات رهبری را متنکاوی نمودیم. دیدیم یک سری کلیدواژهها بیشتر در بیانات ایشان تکرار شده است و یا رابطه حلقوی بیشتری دارد.
شش کلید واژه دارای بیشترین اجماع بود. که این شش جلد کتاب بر اساس این شش کلید واژه نوشته شد.
مجری:
مولفههای اقتصاد مقاومتی و ادبیات اقتصاد مقاومتی که در کشور مطرح شدهاست و تجربه کشورهای دیگر را در این زمینه تبیین بفرمایید.
علت اصلی که بحث اقتصاد مقاومتی مورد توجه دانشگاه امام صادقعلیه السلام است بدین منظور بوده است که یکی از اشکالاتی که بعضا در کشور ما وجود دارد این است که شعارها و جهتگیریهای کلی که برای کشور اعم از مسئولین و مردم ترسیم میشود بعضا ما برای فهم آنها دچار اغتشاشات مفهومی میشویم.
ابتدا که بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شد برخی تصورشان این بود که این موضوع تنها خواست انقلاب اسلامی میباشد و هیچ ما به ازای خارجی ندارد. و تعبیر این افراد از مقاومت یک تعبیر حداقلی موضع انفعالی بود. مثلا اینکه ما در فضای بینالملل در حوزه اقتصاد به واسطه تحریم اقتصادی، یک مقاومت اقتصادی نسبت به این جنگ اقتصادی داشته باشیم. لذا دغدغهای که ما در داخل دانشگاه داشتیم این بود که ابتدائا با تبیین مدل مفهومی اقتصاد مقاومتی این را در فضای گفتمانی جامعه و فضای علمی جامعه جا بیندازیم که از این فضای اغتشاش مفهومی جلو بیاییم.
چرا که همانطور که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند مفهوم اقتصاد مقاومتی ابتدا به ساکن یک مفهوم کاملا عقلی است و خارج از اینکه هر انسان عاقلی به صورت فردی و هر جامعهای به صورت جمعی به دنبال این است که استحکام و قوام خودش را حفظ کند. یعنی ما همواره در عرصه فردی به دنبال حفظ قوام فردی خودمان بودهایم و در عرصه اجتماعی هم یک جامعه با قوام است که جامعهای بهینه میباشد.
نکته دوم اینکه مفهوم اقتصاد مقاومتی مفهومی مشکک و طیفی است. این به چه معناست؟ در نگاه صفر و یکی ما نسبت به هدفگذاری که داشتهایم یا به هدفمان دست پیدا کردهایم یا خیر. اگر نگاه نگاه طیفی شد ما میتوانیم نسبت خودمان را با آن هدف بسنجیم که مثلا آیا امروز بعد از یک یا دوسال مجموعه دستگاههای اقتصادی کشور و مجموعه دستگاههای تصمیمساز وتصمیم گیر کشور در چه سطحی از این مقاومسازی اقتصاد ملی هستند؟ لذا ما نیازمند پایش مستمر و دقیق در این عرصه هستیم.
لذا بدین منظور اولین گامی که احساس خلا نمودیم این بود که احساس کردیم در ادبیات موجود و در تجربیات کشورهای دیگر دقت بشود که ما چه مفاهیم کلیدی که قریب به مفهوم اقتصاد مقاومتی میباشد را میتوانیم پیدا کنیم. مفاهیمی مانند تابآوری یا انعطاف پذیری یا مفهومی به نام آسیبپذیری اقتصادی یا مفهومی همانند شکنندگی اقتصادی و مفهومی مانند ثبات اقتصاد کلان و مفهومی به نام بحث استحکام اقتصادی این مفاهیم مفاهیمی بود که در ادبیات و تئوریهای غربی موجود است. وجالب برای ما این بودکه متاسفانه بعد از سال 89 که مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح فرمودند دریغ از یک نوشتهای که وجود داشته باشد و عقبه تئوریک اقتصاد مقاومتی که بحث این سالها بوده است چیست نداریم.
ما در دو جلد اول از جستارهایی در اقتصاد مقاومتی تنها در ادبیات تئوری ومبانی علمی بحثهای اقتصاد مقاومتی کار کردیم. یعنی یک جلد بحث تابآوری و آسیبپذیری و در جلد دوم بحثهای مربوط به شکنندگی و بحثهای مربوط به ثبات اقتصاد کلان و بحثهای مربوط به استحکام اقتصادی و این در واقع شدهاست زیر ساخت ما برای اقتصاد مقاومتی. که اگر ما بحث اقتصاد مقاومتی رامیگوییم فلان مسئول دولتی یا فلان استاد دانشگاه نگوید این یک امر داخلی است. خیر بلکه عقبه علمی و تئوریک خیلی قوی در این عرصه وجود دارد.
و واقعیت قضیه این است که وقتی مراجعه کردیم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند کشورهای دیگر هم از همین مسیر مقاومسازی اقتصاد ملی خود به این مرحله رسیدند. ما ملاحظه می کنیم با کشوری مثل آلمان مواجه هستیم که شایددر عرض کمتر از سی چهل سال بعد از جنگ جهانی دوم قدرت اول منطقه اتحادیه اروپا و یورو میشود یا این سمت کشوری به نام ژاپن داریم که بعداز جنگ جهانی دوم توانسته است قدرت اول اقتصادی دنیا در آسیا باشد و الان هم جزو کشورهای پیشران اقتصادی هست و مقام معظم رهبری هم به همین کشور ایالات متحده آمریکااشاره فرمودند که یک سابقه شاید 160ساله در دنیا دارد که مقام معظم رهبری اشاره کردند که از مسیر و کانال مقاوم سازی اقتصادی است که امروز بالاخره اقتصاد آمریکا بالاخره یک ابرقدرت اقتصادی در دنیا محسوب میشود. بالاخره یک پنجم یک ششم تولید ناخالص داخلی کل دنیا را تولید میکند.
لذا ما در این دو جلد کتاب مبانی و تئوری و نظریاتی که در حوزه مقاومسازی اقتصادی است را تبیین کردیم و شرح دادیم. این میتواند گام نخستی باشد برای آن سیاستگذاری که مورد نیاز کشور میباشد.
مجری:
مهم ترین شاخصهای اقتصاد پایدار در بحث اقتصاد مقاومتی چیست؟
دکتر سعد آبادی:
در یکی از کتابها به بحث پایش اقتصاد پایدار پرداختیم. در زمانی که در حال تدوین کتابها بودیم برخی از سازمانها به ما مراجعه نمودند و خواستار پایش اقتصاد مقاومتی بودند. یعنی این سازمانها خواستار ارزیابی سازمان خود به این منظور بودند که تا چه حد در راستای اقتصاد مقاومتی حرکت نمودهاند.
خود سازمانها در ابتدای مراجعه شان این سوال را میپرسیدند که آیا اقتصاد مقاومتی نتایج خوبی را به بار خواهدآورد؟ چرا که به هر حال هر آنچه در سند سیاستهای اقتصاد مقاومتی وجود دارد چیزهای خوبی همانند تولید و اشتغال میباشد. در پاسخ این مساله را مطرح نمودیم که وقتی بتوانیم یک نظام سنجش خوب پیادهسازی کنیم ابتدای امر سازمان شما به شکل مطلوبی آسیبشناسی میشود.
ما در ابتدای امر به همراه آقای دکتر پیغامی بحث اقتصاد پایدار را برای این سازمانها مطرح کردیم.
یکی از شاخصهای اقتصاد پایدار بحث زنجیرهی تامین و تولید میباشد. در جلسهای که با مدیران شهرداری برگزارشده بود در این شاخص به عدد 22 رسیدیم که یک شاخص بسیار ضعیف میباشد.
امور کفن و دفن و امور قبرستانها. با توجه به واردات کل کافور سازمان کفن و دفن از کشور چین در صورتی که امکان واردات این محصول از کشور چین نباشد با مشکل مواجه خواهیمشد.
در خصوص بحث اقتصاد مقاومتی امکان تحقق آن وجود دارد و کافی است که در این زمینه همت انجام آن را داشتهباشیم.
حدود 84درصد هدر رفت آب در بخش کشاورزی داریم. و نیاز به اصلاح سیستم آبیاری داریم که این میزان هدررفت آب کشاورزی نداشته باشیم. هدر رفت آب در بخش مصرف خانگی در مقایسه با بخش صنعت و کشاورزی ناچیز میباشد.
مجری:
با توجه به ضرورت بحث درونمایههای دینی در تدوین این کتب و ارتباط آن با تحقیقاتی که در خصوص اقتصاد مقاومتی صورت گرفته است توضیحاتی را بفرمایید.
دکتر سمیعی نسب:
در مسیری که ما برای چهارچوب مفهومی اقتصاد مقاومتی طراحی کردهبودیم، یک پازل در دو جلد از کتب منتشرشده آمده است همان تجربیات علمی در حوزه اقتصاد مقاومتی میباشد.
یک پازل دیگر در خصوص چهارچوب مفهومی اقتصاد مقاومتی مان بحث درونمایههای قرآنی و روایی و سیرهای معصوم علیه السلام میباشد. به عنوان مثال اگر امروز ما مواجه هستیم با بحثی به نام تحریم در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آل و سلم در دوران مکی و حضور پیامبر (ص) در دوران حصر اقتصادی ایشان در شعب ابی طالب خب این یک دورانی است که برای ما نقشهای را مشخص میکند.
ما میتوانیم از رفتار در برابر حصر اقتصادی با بازخوانی آن واقعه برای خودمان درسهایی را بیاموزیم.
باید به این نکته دقت داشت که در استفاده از این الگوی تاریخی باید مساله را در آن زمان فهم کنیم و برای امروز خودمان آن را ترجمه کنیم. یعنی اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آل و سلم ، بعد از 1400 سال امروز در موقعیت کنونی بود قاعدتا با توجه به اینکه ظاهر آن فعل موضوعیت ندارد خط سیر کلی مواجهه پیامبر صلی الله علیه و آل و سلم با تحریمهای اقتصادی و راهکارهای مقابله با این تحریمهای اقتصادی است که امروز برای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی میتواند آموزنده باشد. لذا ما در یکی ازمجلدات جستارهای اقتصادی به بررسی نحوه مواجهه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آل و سلم در حوزه اقتصاد پرداختیم. درزمینههایی همانند تحریمهای اقتصادی و حکومت اسلامی( چون در مدینهالنبی حکومت را اجرا نمودند).
لذا ما یک سری سیاستهای کلی از سیره استخراج کردیم که اگر امروز بخواهیم از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آل و سلم الگو ودرس بگیریم از این موارد استفاده نمائیم.
الگوی اقتصاد مقاومتی یک الگوی بومی و علمی است. یعنی اگر این الگو در حوزه اقتصاد یک الگوی علمی و منطبق بر تئوریها و تجارب بشری میباشد حتما آن الگوی بومی آن باید مبتنی بر فرهنگ انقلاب اسلامی ما باشد. یعنی در واقع میتوان گفت اگر اقتصاد مقاومسازی کشورهای غربی و کشورهایی که جزو اقتصادهای پیشران دنیا هستند شصت یا هفتاد میباشد ما مبتنی بر این الگوی بومی که مبتنی بر فرهنگ اسلامی انقلابی میباشد به دنبال رسیدن به آن سطح هستیم. و این نکته خیلی جدی میباشد که این کتاب به ما کمک میکند که آن شاخصها یا راهبردهای اسلامی و انقلابی خودمان را در بطن اقتصاد مقاومتی ملاحظه بکنیم.
مجری:
مهمترین شاخصهای تابآوری سازمان چیست.
دکتر سعد آبادی:
تاب آوری از علوم مهندسی وارد ادبیات علوم انسانی شدهاست. وقتی یک فنر را فشرده کنیم در صورت تابآور نبودن فنر شکل فنر به هم خواهدخورد. این مفهوم وارد ادبیات علوم اجتماعی و بعد بحث اقتصاد شد. یعنی اگر فشاری همانند تحریم یا عوامل بیرونی و بینالمللی به اقتصاد ما وارد بیاید یامباحث داخلی همانند فساد مالی داخلی، ورشکستگی بانکها در این شرایط چه کارهایی انجام بدهیم که اقتصاد تابآور باشد و بتواند راه خود را ادامه بدهد. و این بحث را تحت عنوان تابآوری مطرح میکنند که قابل استفاده میباشد و کاربردی میباشد.
تابآوری فردی: یعنی چه کاری انجام دهیم که مثلا مدیر ما تابآور باشد. و در برابر مشکلات مقاومت داشتهباشد.
بعد از این نوبت به خانوادهها میرسد.
در بحث تابآوری فردی ما یک سری شاخص داریم. این شاخصها به بحث الگوی آموزش و پرورش ما برمیگردد. یعنی اینکه فرزندان ما قبل از اینکه وارد مدارس شوند روحیه سوالکنندگی دارند. بعد از ورود فرزندان به مدرسه روحیه پرسشگری کم میشود. چون کتب ما به گونهای طراحی شدهاند که روحیه پرسشگری فرزندان ما را سرکوب میکند. یعنی اگر یک دانشآموز سه بار هم یک سوال را مطالبه کند معلم به او پاسخ خواهد داد همان چیزی که در کتاب نوشتهشدهاست. در صورتی که هیچ جای کتاب سخنی از تعلیم و تربیت اقتصادی مشاهده نمیشود. (هیچگاه ما از دوران ابتدایی بحث تعلیم و تربیت اقتصادی را به کودکان خود آموزش نمیدهیم به عنوان مثال هیچوقت به کودکان خودمان بحث پسانداز را به کودکان خودمان یاد نمیدهیم.)
گفتهمیشود که پژوهش یکی از بنیانهای اقتصاد مقاومتی و دانشبنیان میباشد. امروزه پژوهشهای زیادی در حال انجامشدن میباشد. ولی چرا نتیجه نمیدهد؟ چون سازمانها از پژوهشگر پژوهش را برای نتیجه مطلوب خودشان مطالبه میکنند. یعنی میگویند یک کلاه علمی روی آن چیزی که ما میخواهیم بگذار. خب این نتیجهاش میشود شاخصهای ضعیف در بحث تابآوری سازمانی.
جای تاسف است که مثلا ما در برخی ابعاد رسانهای خیلی مانور میدهیم. مثلا تروریسم. در بحث تابآوری سازمانی میگوید اولویتبندی عینی مسائل. یعنی اینکه باید بدانیم که میزان مرگ و میر ناشی از دخانیات به اندازه تروریسم نیست. و لذا ضروریاست که روی دخانیات هم مانور بدهیم. چرا الان ممانعت از ورود دخانیات نمیشود؟ و یا مجلس برای تخصیص مالیات حداکثری به دخانیات موافقت نمیکند؟ الان سوئد بیشترین مالیات را برای سیگار و مشروبات الکی دریافت میکند. احتمال دارد پشت پرده عوامل دیگری وجود داشتهباشد. یکی از شاخصهای تابآوری سازمانی این عوامل پشت پرده سازمانی ماست که باعث میشوند این تابآوری وجود نداشته باشد را اکتشاف میکنیم.
در بحث تابآوری سازمانی، فرمایشات رهبری، الگوی دینی ما( قرآن نهجالبلاغه)و بحث علمی قضیه میباشد که باید مورد توجه قرارگیرد.
در بحث تابآوری سازمانی ما سعی کردیم هر سه مولفه را پوشش بدهیم. مفهوم فردی به نام امربه معروف و نهی از منکر. مفهوم زیبایی است که در حوزه فرد روی آن مانور میدهیم. یک نمونه آن گشت ارشاد. ما در بحث تابآوری سازمانی یک بحث پررنگتری داریم و آن بحث امر به معروف و نهی از منکر سازمانی است. یعنی ما یک گروه متخصص را تشکیل بدهیم که مثلا قوه قضائیه ما را امربهمعروف و نهیازمنکر کند.
مجری:
با توجه به نامگذاری سالها با محوریت اقتصاد و افزایش تحریمهای اقتصادی در سالهای اخیر با توجه به مطالبی که در این مجموعه کتب منتشرشده است توضیحاتی را بفرمایید.
یکی از مباحث مستحدثهای که باعث شد مفهوم اقتصاد مقاومتی با جدیت بیشتر و با تاکید بیشتری در این سالها دنبال شود بحث این بود که بالاخره در نظام بینالملل تقابل وجود دارد. ما اقتصادیها میگوییم در عرصه اقتصادی لزوما همیشه رقابت نیست. خیلی اوقات این رقابت منجر به تنازع میشود و فقط این خاص انقلاب اسلامی نیست. شما الان ملاحظه میکنید یکی از مسائل مبتلا بهی که خصوصا در بین قدرتهای اقتصادی دنیا همیشه ملاحظه میشود بحثهای مربوط به جنگهای ارزی میباشد. مثلا الان کشور ایالات متحده در مقابله با کشور چین یکی از بحثهایی که بین این دو کشور وجود دارد همین بحث تقابلهای اقتصادی است. یا کشور ایالات متحده آمریکا با اتحادیه اروپا به همین شکل.
حال برای مصداق جمهوری اسلامی این تقابل اسلامی با یک منظر خاصی اعمال شدهاست. یعنی نکته اول این است که بعضیها فکر میکنند که این تحریمهای اقتصادی فقط خاص انقلاب اسلامی بوده، خیر بلکه این تقابل و تنازع در حوزه اقتصاد بین همین کشورهای متعارف دنیا همواره وجود داشتهاست.
با همین نگاه به ذهن ما رسید که مفهوم تحریم را بازشناسی کنیم. یعنی اولا جایگاه جنگ اقتصادی چیست؟ بحث تحریمهای اقتصادی در ادبیات متعارف و در عرصه سیاستگذاری بینالملل و روابط بینالملل جایگاهش در دنیا چیست؟ و تحریمهای اقتصادی که علیه ما وضع شدهاست با چه هدفگذاری شکلگرفتهاست؟ این سوالات در سرفصلهای این کتب به صورت مبسوط بحث شدهاست. سپس به تجربه ایران و کشورهایی که با تحریم مواجه بودند رسیدیم. و ما اینجا مراجعه نمودیم به اسنادی که کانونهای تفکر مشاورهدهنده به وزارت خزانهداری آمریکا و مجموعه وزارت خارج آمریکا، همان مطالب را ما ترجمه کردیم و گفتمان و ادبیات خود آنها را ترجمه نمودیم. و متوجه شدیم طبق آمار سال 2012 که مجموعهای ارائه شده است که در خصوص بحث تحریمها شخصی به نام آقای هافن بائر کار زیادی را انجام دادهاست. اگر ما میزان موفقیت تحریم را 16 قرار بدهیم یعنی از 0 تا 16 قراربدهیم عددی را که آقای هافن بائر در مورد ایران به کار میبرد عدد 6 میباشد. یعنی حتی کمتر از نصف. این آماری است که توسط خود کشور آمریکا تهیه شده است توسط خود محققینی که بالاخره در این زمینه در حال فعالیت هستند. و ما دقیقا بیان کردیم که آقای هافن بائر با تقسیمبندی که انجام داده است گفته است که این تحریمها چه ابعادی دارد. در هر بعد ایا به هدف رسیدهایم یانه. البته از نوع نگاه خودشان. و عدد 6 از 16 دادهشدهاست. یعنی چیزی نزدیک به عدد 30 درصدی که میزان موفقیت این تحریمها بر علیه کشور ما بوده است.
خب بعد از مطالعه این آمارها در یکی از فصول این کتاب دقیقا به صورت جزئی مساله را بررسی نمودهایم که راهکارها چیست؟ بالاخره باید دقت کنیم که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی کشوری است که گفتمانی دارد که این گفتمان در تقابل با برخی از گفتمانهای کشورهای سلطه گر نظام بینالملل است. این مساله قابل انکار نیست و دائما خطر تحریم همواره همراه انقلاب اسلامی وجود دارد. در بهترین تعاملی هم که شما در عرصه نظام بینالملل داشته باشید همواره در واقع این تهدید و این مخاطره وجود دارد. لذا کتابی که ما به عنوان تحریمها نوشتهایم نه برای دیروز و امروز ما بلکه برای آینده ماست که ساختار تحریمهای اقتصادی به گونهای علمی اینچنین است راههای اثرگذاری آن اینچنین است و راههای مقابله بهمثل برای این تحریمها اینگونه است. البته موارد محدودی را به عنوان نمونه بیان کردیم. و در عرصه فضای نزاع نمیتوان همه راهکارهای مقابله و سیاستها و استراتژیها را مطرح نمود. لذا موارد متعددی ذکر شدهاست که کتاب برای خواننده از حالت تئوریک به مرحله اقدام و عمل برساند. یعنی اگر یک سازمان یا بنگاه یا شرکت اقتصادی بخواهد تحریمهای اقتصادی را دور بزند منابع مالی خود رادر چرخش بیندازد ما کیس استادی های این مساله را در کتاب مورد مداقه و بحث قرار دادهایم.
مجری:
نقش اقتصاد دانشبنیان را در بحث اقتصاد مقاومتی چگونه توصیف میکنید؟
دکتر سعدآبادی:
ضد شکنندگی:
در تابآوری خدمت شما عرض کردیم که باید در برابر فشارها تابآور باشیم. و بتوانیم به مسیرمان ادامه بدهیم.
اگر به برخی از بستههای پستی نگاه کردهباشید نوشته شده است که با احتیاط حمل شود. احتمال شکنندگی وجود دارد. لذا شما این بسته را با دقت بیشتری حمل میکنید.
روی برخی از جعبهها نوشته شدهاست untifrighty یعنی به شما گفته میشود شما میتوانید چندین بار هم به این بسته ضربه بزنید تا مطمئن بشوید به علت مقاومتی که این بسته دارد ضد شکنندگی است. و مقاومت بالایی دارد.
ما در اقتصاد در بحث ضدشکنندگی به دنبال این مساله هستیم. اگر تحریمی و یا مشکلی بوجود میآید باید از آن استفاده کنیم و موجب پیشرفت ما بشود. مثلا ما تحریمهای دارویی را داشتیم و موجب پیشرفتهایی در صنایع دارویی ما شد. و باعث شد که به عنوان مثال در زمینه مبارزه با سرطان داروهایی را کشف کنیم. در بیماری ام اس که اولین بار در دنیا میباشد. و لذا پیشرفت قابل ملاحظهای بود.
ما در کتابی که در خصوص ضدشکنندگی تالیف کردیم بیشتر به این موارد پرداختهایم.
متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی ما بیشترین حمایت را از دو صنعت داشتهایم. خودرو وگندم. این دو زمینه اسف بارترین وضعیت ممکن را دارا میباشند.
یعنی دولت به جای اینکه نقش هدایت داشته باشد در این صنایع ورود کردهاست و فساد اقتصادی در این صنایع نسبت به صنایع پزشکی بیشتر نمود دارد. ولی در بحث ضدشکنندگی ما میگوئیم که دولت در این صنایع نباید تصدیگری بکند. ما میتوانیم هر مشکلی را که برای کشورمان بوجود میآید به یک فرصت تبدیل کنیم.
اینکه الان بانک های ما در معرض ورشکستگی میباشند به این دلیل میباشد که ما سپردههای مردم را جمعآوری نمودهایم و گفتهایم که بازار مسکن سوددهی دارد. و آیندهنگری نداشتهایم. و متوجه این مساله نشدهایم که آینده تحت اختیار بازار مسکن نمیباشد. و بازار مسکن رو به افول میباشد و بازار مسکن رونق پیدا نمیکند.
بانکها در بازار مسکن سرمایهگذاری عمده نمودند و این مساله موجب شد که بسیاری از این خانهها خالی هستند و به فروش نرفتهاند و این مساله موجب واردشدن یک شوک عظیم به بانکها شد. لذا بانکها به جای اندیشیدن و ارائه راهحل برای این مساله، و انجام کار واقعی بانک و ارائه بانکداری اسلامی متاسفانه به سمت راهحل دوم پیش رفتند. بانکها تصور کردند که با برداشتهشدن تحریمها پولهای بلوکه شده وارد بانکها خواهد شد و با هزینه این پولها در محلی دیگر رونق بازخواهدگشت. و چون پولها به بانکها تزریق نشد وضعیت بانکها روز به روز در حال بدترشدن میباشد.
موارد بالا از مسائلی است که در بررسی ضدشکنندگی چند بانک به آنها گوشزد نمودیم و بعد از گذشت بیش از یک سال اقدام خاصی از سوی بانکها صورت نگرفت و در آینده نزدیک متاسفانه شاهد ورشکستگی این بانکها خواهیم بود.
لذا اگر به بحث ضدشکنندگی توجه نداشته باشیم این مشکلات بانکها به سایر بخشهای صنعت و کشاورزی و ... نیز سرایت پیدا خواهد کرد.
اقتصاد دانشبنیان:
ما معتقدیم که اقتصاد مقاومتی باید بر پایه اقتصاد دانشبنیان باشد. با این عقیده شرکتهای دانشبنیان را راهاندازی میکنیم و با تشکیل بنیاد نخبگان و حمایت از نخبگان و حمایت مالی از آنها مدعی هستیم که در این زمینه در حال حرکت رو به جلو میباشیم. بنده خودم جزو افرادی میباشم که از بنیاد نخبگان حمایت مالی دریافت میکنم. ولی از نخبگان جامعه انتظار دیگری وجود دارد. نخبگان باید کارآفرینی کنند و موجب اشتغال دیگران بشوند. در بحث اقتصاد دانشبنیان مفهومی داریم تحت عنوان R&D که سیزده تا از مولفههای ما را در برمیگیرد. ما یک بعد از شاخصهایی که داریم که سیزده تا از مولفههای ما را در برمیگیرد بحث هزینهکرد R&D (تحقیق و توسعه)میباشد. ما طبق قوانین 5درصد GDPمان باید به R&D تبدیل شود. تقریبا چیزی به میزان 2.5میلیارد دلار برآورد میشود. یعنی اگر ما طبق قوانین عمل کنیم بایستی 3 میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه کنیم. این رقم در شرکتی مانند سامسونگ 13.5میلیارد دلار میباشد. وقتی این دو رقم را در کنار هم قرار میدهیم نباید انتظار تحول چشمگیری در زمینه اقتصاد دانشبنیان را در کشورمان داشتهباشیم. لذا با این وضعیت فعلی نمیتوانیم به اقتصاد دانشبنیان امیدوار باشیم.
بحثهایی تحت عنوان تحولات اقتصادی در صنایع مختلف مانند کشاورزی مطرح میشود. محققانی در زمینه امر کشاورزی داریم که لزوما این افراد دانشگاه نرفتهاند. دانشگاه جایگاهی دارد که امکان داشتن کارآیی دارد و بالعکس. که امروزه متاسفانه امروزه بیشتر ناکارآمد میباشد.
به عنوان مثال برخی از این افراد با استفاده از ترکیب برخی از گیاهان ترکیبات مهمی را ایجاد میکنند. یا به عنوان مثال ریشه گیاهی وجود دارد که ما عمدتا از آن به عنوان خوراکی استفاده میکنیم. ساقه این گیاه این خاصیت را دارد که عین موم زنبور عسل میباشد. یک نوع کرم وجود دارد که موم زنبور عسل به این کرم تغذیه میشود و از مدفوع این کرم در تولید داروهای اماس استفادهمیشود. این موم هزینهبر میباشد. چند نفر که تحصیلکرده نمیباشند ولی با تغذیه این گیاه به آن کرم همان خروجی مورد نظر را از آن کرم دریافت میکنند. و لذا لزوما در همه زمینهها نیاز به دانش و مهارت خاصی نیست مانند مثال مذکور ولی خب در برخی موارد نیاز به دانش و مهارت خاصی میباشد. لذا اقتصاد دانشبنیان الزاما چیز پیچیده و غیرقابل دسترسی نیست.
ضد شکنندگی در حوزههای مختلف متفاوت میباشد. یعنی ضد شکنندگی در برخی از زمینه ها وجود دارد درحالیکه ممکن است این ضد شکنندگی در موارد دیگری وجود نداشته باشد. مثلا من سخنران در برابر نقدهای اطرافیان ضدشکنندگی دارم و نقدها را یا قبول میکنم و یا مقاومت میکنم و دارای ضد شکنندگی میباشم ولی (مثالی از باب تنوع عرض کنم) چه بسا اگر شب دیر به خانه برسم در برابر همسرم هیچ پاسخی نداشته باشم و نتوانم این ضدشکنندگی را از خود بروز بدهم و جواب نقد همسر را در برابر دیر آمدن خانه نداشته باشم.
دکتر سمیعی نسب:
جلد پنجم این کتابها در خصوص مدل مفهومی است. ما همه ادبیات مفهومی دنیا را دیدیم. و به ادبیات دینی خودمان ورود کردیم. و مقتضیات امروز جمهوری اسلامی ایران را هم مشاهده کردیم. ما چه مدل مفهومی برای این مفهوم در نظر میگیریم؟
برای این نگاه ما هفت طبقهبندی در نظر گرفتیم. این مساله از کجا ریشه گرفت؟ از آنجا که ما کل سیاستهایی را که از ابتدای تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام تا به امروز که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شدهبود به ذهن رسید که همه سیاستها برای جهتدهی کشور و جهتدهی حکمرانی اقتصادی کشور مدنظر بودهاست.
یک مساله خیلی جدی در بحث مقاومسازی اقتصادی کشور بحث جمعیت و ساختارهای جمعیتی کشور میباشد که شاید بتوان گفت در بازه زمانی دوسال پیش بود که گفتهشد بحث سیاستهای کنترل جمعیت ابلاغ شد که ما امروز اگر دغدغه جمعیت و ساختار جمعیتی کشور برای ما یک مساله جدی و مهم هست در این جا قرار می گیرد.
نکته دوم بحث مباحث مربوط به مباحث زیست محیطی و اکوسیستم میباشد. متاسفانه در سالهای قبل برنامهریزان و تصمیمگیرندگان کشور نسبت به مقوله محیط زیست حداقل توجه را داشتهاند. ما در سال گذشته در همین زمینه شاهد ابلاغ سیاستهای زیست محیطی بودیم. و کشوری مقاوم میباشد که این کشور ظرفیتهای اکوسیستمی خودش را بتواند در مسیر پیشرفت اقتصادی حفظ کند. امروز کشورهای پیشرفته دنیا به این سمت رفتهاند که صنایع آلوده خودشان را به کشورهای جهان سوم منتقل کنند. در واقع میتوان گفت فضای کمتر رشدیافته هستند. لذا اگر دقت کنید کشورهای پیشرفته اروپایی به دنبال تولید صنایع فولاد یا پتروشیمی نیستند. و به صنایع هایتکت ورود پیدا کردهاند و بحث اقتصاد دانشبنیان آنجا مطرح میشود که ارزش افزوده کالای تولیدی شما چندین برابر باشد. طبق آماری که سال گذشته به دستآوردم ارزش هر تن کالای صادراتی ما چیزی در حدود 950 دلار میباشد در حالیکه ارزش هر تن کالای وارداتی ما نزدیک به 2600 دلار میباشد. علت این مساله پیچیدگی است که در تولید آن کالا وجود دارد.
یعنی اتفاقی که الان در کشور ما رخ دادهاست این است که کالاهای تولیدی ما در واقع نوعی خامفروشی است. حتی در صنعت پتروشیمی ما نیز حلقه اول صنعت پتروشیمیاست که مورد توجه ما قرار میگیرد. لذا نیازمند این هستیم که به سمت تولید کالای پیچیده برویم. اگر تولید کالای پیچیده شد تولید ما تولید مولد خواهدبود. تولید ما ضربتی یا سالیانه نیست که اگر امسال نرخ اشتغال را بالاببرد سال بعد آن را پایین بیاورد. اگر تولید مولد شد سپس اشتغال ما اشتغال مولد و باثبات خواهدبود. نیروی کار میداند که در یک بازه زمانی بلند مدت میتواند در آن عرصه فعالیت کند.
مساله سوم بحث زیرساختهای حیاتی کشور میباشد که در مساله مقاومسازی بسیار موضوعیت دارد. در بحثهای شبکههای حملونقل و زیرساختهای خدماتی دولت موثر میباشد.
نکته بعدی بحث سبک زندگی است در مقاومسازی اقتصاد. یکی از مباحثی که در تابآوری فردی بحث میشود عملا به نوع سبک زندگی که یک کشور دارد گره میخورد. بعضا دیده میشود که مقولات و آداب و رسوم و سبکزندگی بر کشور ما شکل گرفتهاست که این سبک زندگی در تضاد با پیشرفت اقتصادی میباشد. یک نمونه آن بحث نزخ تنزیل اجتماعی میباشد. یعنی صبر اجتماعی است که طبق آمارهای بینالمللی بعضا دیده میشود که آمارمان بسیار ضعیف است. یعنی ما ایرانیها خیلی کوتاهمدت فکر میکنیم. و این کوتاهمدت هم برای مردم میباشد و هم برای مسئولان. که در یک بازه زمانی کوتاه مدت میخواهند که به هدف گذاری خودشان برسند.
لذا یکی بحث سبکزندگی و شایستگی جامعه میباشد که بسیار جای کار دارد و مقام معظم رهبری تاکید بسیاری بر روی این مساله داشتهاند. و نکته بعدی در واقع بحث توسعه اقتصادی است.
یعنی اگر بخواهم جمعبندی کنم اقتصاد مقاومتی وقتی اقتصاد مقاومتی است که فضای زیستمحیطیاش متناسب با این اقتصاد مقاومتی باشد. فضای ساختارهای جمعیتیاش متناسب باشد. زیرساختهای حیاتی آن کشور متناسب باشد. سازمانهای دولتی که در حال خدماتدهی میباشند متناسب باشند. آیا دستگاههای دولتی ما توانستهاند خدماتی ارائه بدهند که این خدمات بسترساز مقاوم شدن یک کشور در عرصه اقتصاد باشد؟ و در واقع میتوان گفت سبک زندگی و شایستگی جامعه که باید مدنظر قرار بگیرد.
دکتر سعدآبادی:
تقاضاهای ما باید عرضه محور باشد یا تقاضا محور؟ عرضه محور به چه معناست؟یعنی ما یارانه به صنعت میپردازیم تا تولید کند. خواه مردم خرید کنند یا خیر. همانند کاری که در صنایع خودرو انجام میدهیم. و این بدترین نوع حمایت میباشد. شاخصی تحت عنوان تقاضا محور داریم. یعنی شما برای قسمت تقاضا حمایت میکنید و به مردم یارانه را میپردازی و مردم با عقل سلیم انتخاب میکنند که چه خودرویی را خریداری کنند و ... دولت ما چرا این کار را انجام نمیدهد؟ یعنی خود دولت حرکت از سمت شاخصهای عرضه محور به سمت شاخصهای تقاضا محور را قبول دارد ولی علت عدم حرکت به این سمت از سوی دولتهای ما مشکلاتی است که به علت بیکاری این صنایع رخ میدهد. و معضلات سیاسی که ناشی از این مسائل رخ میدهد علت عدم تمایل دولتها برای حرکت به این سمت میباشد.
کشور آلمان در صنعت فولاد کشور پیشرفتهای بود و آلودگی ناشی از این صنعت برای آنها دردسرساز بود. و این آلودگی در آینده باعث میشد که اقتصاد آلمان عقب بیفتد. لذاتصمیم گرفتند که کارخانههای فولاد را به یکباره تعطیل کنند. به یکباره تعطیل کردن یعنی از جمعیت آلمان 880 هزارنفر به یکباره بیکار شدند. این تعداد از میزان افرادی که در صنعت خودروسازی ما فعال هستند بیشتر هستند. همه این افراد را وارد تولید کیتهای آزمایشگاهی نمود. لذا امروزه میبینیم که کشور آلمان در صنعت کیتسازی حرف اول را در دنیا میزند. یعنی اگر آن زمان از صنعت فولاد درآمد 45 میلیارد دلاری با وجود آن همه آلودگی داشتهاست امروزه درآمد 242میلیارد دلار درآمد دارد یعنی تقریبا پنج برابر.
نقش دولت در اقتصاد مقاومتی:
بیشتر اقتصاد ما اقتصاد دولتی است. خوب یا بد این به هر حال واقعیتی است که وجود دارد. اگرچه برخی از پژوهشگران معتقد بودند که دولت نباید وارد اقتصاد بشود ولی شاید این مساله چندان هم بد نباشد که امروزه اقتصاد ما دولتی است. ولی مسالهای که وجود دارد این است که این اقتصاد دولتی در خیلی از زمینهها به ما ضررر وارد کردهاست. و باعث شدهاست که بخش خصوصی وارد کار نشود. در هر جای اقتصاد مقاومتی که ما شاخصههایی ناظر بر فرهنگ داریم و اخلاق ورود دولت باعث بدترشدن اوضاع شدهاست. باعث نهادسازی شدهاست. برای علم و فرهنگ چند نهاد داریم؟ مثلا برای علم و فرهنگ چند نهاد داریم؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، قسمت صنعتش،وزارت صنعت،آموزش و پرورش همه اینها درگیر این مساله هستند. و به خاطر این مساله نهادسازی شدهاست. در هر قسمت یک نهاد و معاونت فرهنگی ایجاد شدهاست. دانشمند بزرگی میگوید سپردن امور اخلاقی به دست دولت مانند سپردن نگهبانی به دست روباه میماند. تا حد زیادی در بحث اقتصاد مقاومتی هرجایی که ما فرهنگ داریم و از مردم و NGO استفاده نشدهاست دولت به صورت تزریقی وارد کردهاست دچار نقصان هستیم. در بحث اقتصادیاش دولت وارد بشود تصدی گری میکند.
خیلی از کشورهایی مانند کره اینگونه نیست که صنایع کوچک این کشورها آنها را پیش بردهباشد. چند صنعت بزرگ در کره در حال پیش رفتن هستند و باقی را به همراه خود به جلو حرکت میدهند. مثلا کره، هیوندای، سامسونگ. مثلا سپاه که یک سازمان بزرگ میباشد میتواند کارهای بزرگی را انجام بدهد. به شرطی که در راه ومسیر اصلی خود پیش برود و با مشارکت حداکثری مردم پیش برود.
کسانی که نقد میکنند و داخل هستند دلسوز نظام هستند.
دکتر سمیعی نسب:
ما نیازمند یک دولت کارآفرین هستیم. دولت بزرگ باشد ولی دولت کارهایی را انجام دهد که بسترساز کارآفرینی باشد. متاسفانه دولت خودش تولید کننده میشودو آنجایی که باید زمینهساز و بسترساز حرکت بازیگران اصلی اقتصاد باشد نیست. و بازیگران در قاعدههایی حرکت میکنند که آن قاعدهها دچار شکنندگیهای واقع در حوزه تعامل اقتصادی هستند. لذا اگر دولت مادولت کارآفرین باشد به بهترین نحو میتوان از خدمات دولت استفاده نمود.
دکتر سعدآبادی:
مشارکت اجتماعی تنها در انتخابات خلاصه میشود. مردم ما همیشه به انقلاب لطف داشتند. و الان وقت این رسیدهاست که دولت هم مردم را در همه امور مشارکت بدهد. یعنی وقتی انتخابات تمام شد هر یک از این بزرگواران وعدههایی را که به مردم دادهاند بیان کنند که تا چه اندازه محقق شدهاست. یعنی مردم را در همه زمینه ها دخالت بدهند.