استادیار دانشگاه امام صادق(ع) گفت: مدیریت اسلامی در دانشگاه و کتابخانه و فقط با مطالعه و تفکر به آن دست نمی آید. این حوزه از مساله آغاز می شود و پژوهشگر در عمل باید با آن درگیر شود.
به گزارش دانشجویی و فرهنگی به نقل از طلیعه: اسدالله گنجعلی، استاد و معاون پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) درباره ارتباط دانش مدیریت و دین اسلام گفت: در تلفیق علوم انسانی و مباحث اسلامی می توان در سطح فلسفی و نظری و سطح کاربرد این علوم مبتنی بر چارچوب های ارزشی صحبت کرد. حوزه علوم انسانی اسلامی و برخی از حوزه های دانشی ماهیت بنیادی و نظری دارند که از منظر اصول و روش ها و زیرساخت های بنیادی این حوزه مطالعه و بررسی می شوند؛ این خصوصیت یکی از جنبه های علوم انسانی اسلامی است.
وی ادامه داد: ماهیت اسلامی رشته مدیریت اسلامی برای عده ای محل چالش است و می پرسند بحث اسلامی در به کارگیری دانش و فنون برای اداره امور و مدیریت بهیه منابع انسانی و غیر انسانی چه معنایی می دهد؟
استادیار دانشگاه امام صادق(ع) افزود: غربی ها مدیریت را مجموعه ای از دانش و فنون و هنر می دانند تا از منابع خود با کارآیی و اثربخشی بیشتری بهره برداری کنند که باید مبتنی بر نظام ارزشی پذیرفته شده هر سازمان و حکومت و دولتی که مدیریت در آنجا پیاده می شود، باشد. نظام ارزشی پذیرفته شده یکی از المان های بنیادین تعریف مدیریت است.
گنجعلی گفت: ما در بنیان های دینی خود نظام ارزشی پذیرفته شده خاص خود را داریم که مبتنی بر تعالیم وحیانی است. بنابراین اگر بخواهیم نهاد و موسسات خود را اداره کنیم باید از مجموعه علوم مدیریت همسو با نظام ارزشی مان تبعیت کند. به همین دلیل باید تکنیک ها و روش هایی را تولید کنیم که بر نظام ارزشی اسلام مبتنی باشد. پس مدیریت اسلامی مجموعه ای از اصول و بایدها و چارچوب ها و ارزش ها و تکنیک هایی است که هم راستا با بنیادهای فکری و قرآن و شریعت ماست.
وی ادامه داد: مدیریت اسلامی جزو حوزه های کاربردی است بنابراین ما گاهی اوقات با مجموعه ای از ابزارها و فنون و روش هایی مواجهه می شویم که محصول عقلانیت بشری است که در همه جای دنیا سازمان ها و حکومت ها و خانواده ها را اداره کرده است. وقتی با چنین دانشی مواجهه می شویم این سوال مطرح می شود که آیا می توانیم از این دانش مدیریت در ایران که مبتنی بر نظام ارزشی اسلام است، استفاده کنیم؟ ما در مواجهه با چنین مساله ای در مدیریت اسلامی چارچوب و قالب ایجاد می کنیم.
وی اضافه کرد: دسته ای از دانش ها مبتنی بر عقلانیت بشری و تجربه شده در سازمان های دنیا، شکل گرفته اند که در بنیان های ارزشی و دینی ما عرضه می شوند. در اینجا چند حالت رخ می دهد: ممکن است دانشی که شکل گرفته هم راستا با مبانی دینی مان باشد که می توان از آنها بهره برداری کرد و یا ممکن است ناسازگار باشد که مجبور باشیم به طور کلی از آن صرف نظر کنیم. در حالت ناسازگاری دانش سعی بر متناسب سازی آن با نظام فکری و ارزشی خود می کنیم. اگر هم به طور کامل با مبانی ارزشی و دینی ما ناسازگار باشد که به طور کلی آن را کنار می گذاریم. این یک وجه ورود ما در مدیریت اسلامی است.
گنجعلی افزود: در وجه دیگر ما تاسیسی عمل می کنیم یعنی ما بر اساس مبانی دینی خود می توانیم چارچوب ها و اصولی را به کار بگیریم. اینجا بحث تاسیسی در مدیریت اسلامی مطرح می شود. مجموعه ای از پژوهش های عمیق و بنیادین لازم است که از منابع دینی اصول و چارچوب هایی را استخراج کند. ما انتظار نداریم که این دانش در سطح فلسفی باقی بماند بلکه می خواهیم تبدیل به ابزار و روش و فرآیند شود و بتواند به کار گرفته شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به تفاوت مدیریت اسلامی و مدیریت غیر اسلامی گفت: رابطه این دو مدیریت عموم و خصوص من وجه است. ما یک سری معارف و دانش را در حوزه مدیریت داریم که اختصاص به دنیای غرب دارد و برای ما کارساز نیست و در تعارض آشکار با نظام ارزشی ماست که به آن مدیریت غربی گفته می شود. بخش دیگری وجود دارد که مختص نظام ارزشی و بنیان های فکری ماست و دنیای غرب آن را قبول ندارد و یا از آن آگاه نیست. این دانش اختصاصی مدیریت اسلامی است.
وی در ادامه گفت: بخش دیگری وجود دارد که میان دو بخش قبلی مشترک است. یعنی چارچوب ها و روش هایی وجود دارد که مبتنی بر عقلانیت شکل می گیرند و اسلام هم عقلانیت را پذیرفته است. بنابراین در بعضی مواقع ما با مدیریت متعارف و یا غربی با تکنیک های متفاوتی مواجهه می شویم. اما فصل مشترکی از مدیریت در اندازه وسیعی وجود دارد.
گنجعلی افزود: ما کمتر به حوزه مدیریت اختصاصی خود که تاسیسی هم بوده پرداخته ایم و نتوانسته ایم مدل ها و چارچوب های کاربردی مبتنی بر تعالیم دینی و نظام ارزشی خود را ایجاد کنیم که امروز در دانشگاه ها توسط اساتید در حال پیگیری است.
امروز مدیریت اسلامی مطالبه می شود
این استاد دانشگاه درباره تعامل دولت با مدیریت اسلامی گفت: طی روند سی و چند ساله گذشته در شکل گیری بنیان و نظام فکری مدیریت اسلامی و اقبال و رویکرد مثبتی که در اجرای این مفاهیم وجود دارد، رشد دیده می شود. در چند سال قبل با مجموعه هایی که مباحث مربوط به مدیریت اسلامی مطرح می شد، اقبالی درباره مباحث اسلامی در مدیریت وجود نداشت اما امروز مدیریت اسلامی مطالبه می شود.
وی افزود: نمی توان روند معکوسی را برای مدیریت اسلامی در نظر گرفت. اما اینکه آیا در این مدت توانسته ایم نیاز جامعه و سازمان ها را نسبت به مقوله مدیریت اسلامی تامین کنیم؟ باید می گویم در این مورد کم کاری داشته ایم و متاسفانه نتوانسته ایم این نیاز را به سرعت پاسخ دهیم. در دنیا علاقه مندی های زیادی راجع به موضوع مدیریت اسلامی وجود دارد.
گنجعلی اظهار کرد: مدیریت اسلامی حوزه ملموس و عینی در بین سایر حوزه های علوم انسانی اسلامی است و اگر پشتیبانی ها بیشتر شود و منابع مالی و پژوهشی و حمایت از افراد و ایجاد زمینه های پیاده سازی مدل هایی که مبتنی بر این چارچوب های اسلامی شکل می گیرد، در اختیار گذاشته شود، می تواند به توسعه مفاهیم بیشتر کمک کند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما در مقوله مدیریت اسلامی چه در حوزه پژوهشی و چه در حوزه اقبال و کاربردی که در سازمان ها به آن شده، پیشرفت داشته ایم.
وی با اشاره به نقش دانشگاهیان در شکل گیری مدیریت اسلامی گفت: ما برای رشد در حوزه مدیریت اسلامی نیازمند دو حوزه هستیم. اول حوزه مطالعات بنیادین و زیرساختی و پژوهش های کمک کننده به توسعه این مفهوم که باید در دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و حوزه های علمیه انجام شود. این حوزه مقوله کاربردی است و باید در اجرا و عمل آزمایش شود. در اینجا اساتید دانشگاهی نقش مهمی دارند. افرادی که در حوزه مدیریت اسلامی کار می کنند تصور می کنند تنها رسالت شان تدریس در دانشگاه است درحالیکه بخشی از رسالت استادان دانشگاه پژوهش و تدریس است.
وی ادامه داد: بخش دیگر رسالت اساتید دانشگاهی در اجرا و عمل است که آنچه در دانشگاه تولید می شود در عمل به کار گرفته شود. این دو حوزه پژوهش، آموزش و اجرای عملیاتی بر عهده اساتید دانشگاهی است و باید در راستای توسعه مدیریت اسلامی اجرایی شود.
به گفته گنجعلی مدیریت اسلامی در دانشگاه و کتابخانه و فقط با مطالعه و تفکر به آن دست نمی آید. این حوزه از مساله آغاز می شود و پژوهشگر در عمل باید با آن درگیر شود و سپس در فضای دانشگاه پژوهش شود و به احکام و اخلاق و منابع دینی عرضه شود تا پاسخ این منابع به این حوزه به دست آید. سپس پاسخ ها به صورت فرمول درآمده و اجرا شود. این فرآیند آنقدر ادامه پیدا می کند تا در نهایت به نظریه و چارچوب کاربردی تبدیل شود و بتواند در دنیا عرضه شود.
وی افزود: چارچوبهایی که دین اسلام عرضه می کند جهان شمول است و در همه جای جهان قابل استفاده است. در دانشگاه باید چنین چرخه ای در حال تکرار باشد تا مفاهیم مدیریت اسلامی تولید شود.
گنجعلی با اشاره به موانع موجود در مسیر توسعه و پیشرفت دانش مدیریت اسلامی گفت: این حوزه دانش نوظهوری است. زمانی که آیت الله مهدوی کنی دانشگاه امام صادق(ع) را پایه گذاری کردند و درباره تلفیق معارف اسلامی با رشته های تخصصی صحبت می کردند، بسیاری به چنین کاری باور نداشتند. اما این نهاد شکل گرفته و نشان داد که این امکان وجود دارد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به اینکه افرادی پرورش پیدا کردند که دغدغه شان شکل گیری مفاهیمی مانند مدیریت اسلامی، اقتصاد اسلامی و … است، گفت: به مرور این افراد شروع به مطالعه کردند و تیم و نهادهای پژوهشی باید شکل می دادند تا این مفاهیم تولید شده عرضه شود. این مسیر نیازمند زمان است تا نظام اسلامی به نقطه ای برسد که اعلام کند دانش مدیریت اسلامی را نهادینه کرده و می تواند مسائل نظام اسلامی را حل کند.
وی اظهار کرد: یکی از موانع در مسیر تحقق مدیریت اسلامی نبودن دغدغه در مسئولان و نهادهای سیاست گذار بود اما در چند سال اخیر با توجهاتی که رهبر انقلاب به علوم انسانی اسلامی داشتند، این دغدغه شکل گرفته اما نهادهای سیاست گذار و زیرساختی با جدیت این موضوع را در اولویت قرار نداده اند و حمایت های لازم اتفاق نمی افتد.
این محقق و نویسنده کشورمان گفت: یکی از مشکلات در این عرصه نداشتن ارتباط پویا بین نهاد دانشگاه و صنعت به معنای عام است. چرخه تولید مدیریت اسلامی بین دانشگاه و اجرا به خوبی شکل نگرفته است.
گنجعلی در پایان سخنانش بیان کرد: این مسیر طبیعی در حال طی شدن است از شکل گیری دغدغه، پرورش افراد، توانمندی تا توسعه این شبکه. موانعی که در مسیر تحقق مدیریت اسلامی وجود دارد به اندازه ای نیست که مانع از شکل گیری شود. هنوز این رشته به مرحله ای نرسیده که جامعه بتواند از ثمرات کامل آن به خوبی بهره مند شود ولی نهال آن شکل گرفته است.
منبع: خبرگزاری شبستان